زمانی که آمریکایی ها تجاوز به افغانستان را آغاز کردند، به رهبران و قوماندانان ائتلاف شمال پول دادند و آنها به عنوان نیروی زمینی آمریکا در جنگ شرکت کردند؛ در نشست ننگین «بن» تصمیم گرفته شد که هیچ نیروی نظامی وارد کابل نشود؛ اما زمانی که طالبان از کابل خارج شدند، ائتلاف شمال وارد کابل شد، دولت خیالی خود را از کولاب و خواجه بهاءالدین به کابل بازگرداند و تمام پست های دولتی از رهبر تا سرباز را تنها با جنگجویان خود پر کرد.
بر اساس فیصله های «بن»، اداره موقت افغانستان ایجاد شد، رئیس خیالی آن حامد کرزی بود، اما قدرت عملاً در دست ائتلاف شمال، حزب جمعیت و شورای نظار بود؛ اداره ای که از صد – دوصد نفر تشکیل شده بود و به بیش از سی میلیون نفر حق شرکت داده نمی شد، همین صد – دوصد نفر بودند که معاون، وزیر، مشاور، والی و سفیر می شدند و با وجود تمام ناکامی ها، بارها و بارها انتخاب می شدند و با سرنوشت این مردم بازی می کردند، آنها اداره ای را ایجاد کرده بودند که در کل جهان به عنوان دومین اداره فاسد نام گرفت و افغانستان را با یک بدنامی تاریخی مواجه کرد.
این ارزش پرسیدن دارد که چرا برخی از مردم عمداً آنها را مدافعان حقوق اساسی و ارزش های انسانی معرفی می کنند!؟ آنها تجربه شده اند، در دوره قدرت و عروج آنها اتفاقاتی رخ داد که مردم از یادآوری آن احساس شرم و عار می کنند. فرزندان مجاهدین سابق با کشتن مردم میلیونر شدند، غصب زمین به بالاترین حد خود رسید، معادن کشور از آدرس های شخصی فروخته می شد، هر ولایت امپراتور خود را داشت و هموطنان از ناامنی رنج می بردند. در چنین شرایطی افغانستان نیاز به تحولات اساسی داشت، کسانی که از صلح و سازش خارج شده بودند بر کشور حاکم بودند، همان بود که تحولی بزرگ بر کشور آمد، قاتلان، دزدان و جنگسالاران از کشور فرار کردند، پس از مدتی دوباره برای فرو نشاندن شر خود در خارج از کشور، چند بار جمع و پراکنده شدند، اما متحد نشدند.
دلایل زیادی وجود دارد که چرا آنها نمی توانند با هم متحد شوند و بر سر یک سفره جمع شوند، اساساً هیچ نکته اساسی و مشترکی بین آنها وجود ندارد که بر سر آن جمع شوند. اختلافات داخلی، تعصبات قومی، سمتی، زبانی و سایر تعصبات، ذهنیت های مافیایی، رقابت های شخصی، تلاش برای انحصار قدرت و پیشبرد اجنداهای بیگانگان را می توان به عنوان عوامل برجسته جدایی و تفرقه آنها یاد کرد.
این گروه از مردم در دوره سیاه بیست ساله جمهوریت، توسط کشورهای مختلف خارجی فروخته شدند، هر کدام برای منافع یک یا چند کشور کار می کرد/ میکنند، برخی اجنداهای کشورهای منطقه و برخی دیگر از کشورهای جهان را پیش میبرند.
گروه های خارجنشین که به نام مقاومت مسلحانه ایجاد شدهاند و ادعای فعالیت بر اساس نظریات و منافع مختلف را دارند، خود یک معضل هستند، از این رو آنها هرگز نمی توانند راه حل مشکلات افغانستان باشند؛ راه حل مشکلات افغانستان توسط مقامات و حکومتی ممکن است که پاک، مشروع و از بطن مردم برآمده باشد، به تمام ارزش های اسلام و کشور متعهد باشد و در کنار ایجاد نظام مرکزی، با نیت ساختن افغانستان حکومت کند، نه چنین گروه های آشوبگر، بیگانهپرست و شرپسند که از کشورهای خارجی برای حل مشکلات افغانستان تلاش های ناکام را انجام میدهند.
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.