نویسنده: مسلم کابلی
افغانستان را همه میشناسند؛ چه آنهایی که با یورش و زور در آن قدم گذاشتهاند و یا چه آنهایی که احساس دوستی و محبت با آن را در وجود خود داشته اند و لحظاتی را در رابطه با آن مطالعه کردهاند.پس از اینکه سه ابر قدرت در طول یک قرن با فرجامی تلخ از این خطه بیرون رانده شدند و هزاران کیلومتر دور تر در شرق و غرب جهان زندگی برای شان تبدیل به کابوس شده و حتی تصور یورش و تهاجم دوباره خواب را از چشمان شان ربوده است، این بار همسایگان دست به دست هم داده و این جغرافیای کفر شکن را مورد هجمه تبلیغاتی قرار میدهند.با یقین میتوان گفت که همسایگان بی مروت، نه جرئت تقابل را دارند و نه اینکه میخواهند حماقت ابرقدرتهای منطقوی را تجربه کنند؛ هدف آنها فقط یافتن راهی برای متزلزل نشان دادن این سرزمین است.آنها نمیخواهند افغانستانی امن، با اقتصاد و توسعه یافته را شاهد باشند. همسایگان در افغانستان به دنبال چه هستند؟پس از تسلط دوباره امارت اسلامی بر افغانستان، بسیاری از کشورها؛ خصوصا همسایگان عرصه را بر خود تنگ دیدند و با چنگ زدن به طرق مختلف، میخواستند امنیت و آرامش ملت را بر هم بزنند؛ زیرا آنها خوب فهمیده بودند که مجاهدین امارت اسلامی پس از بیست سال جهاد و مبارزه زمانی که بر کشور تسلط یافتند، در روزهای آغازین حضور بر قدرت، آستین همت بالا زده و به فکر بهبودی شرایط در کشور شدند.حتی در ماههای اولین، معتادین را از سرک ها جمع آوری کرده و برای تداوی آنها هزینه میکردند؛ کاری که حکومت خود فروخته و عمیل جمهوریت، در طول ۲۰ سال نتوانست آن را انجام دهند و در همان روزهای آغازین بود که صدها پروژه را همزمان آغاز کردند و در واقع خاری شد در چشمان دشمنان و خصوصا همسایگان.اطرافیان، پس از اینکه افکار توسعه طلبانه مسئولان امارت اسلامی را مشاهده کردند، نظام امارت اسلامی را با اتهامات بی اساس مواجه ساختند تا دید جهان را نسبت به آن منفی کنند.از یک سو حکومت پاکستان با ادعاهای پوچ و بی اساس وارد بازی شده بود و از سوی دیگر تاجیکستان و ایران!آنها هر کدام با روشی حساب شده وارد عمل شدند تا امنیت، آسایش و پیشرفتهای افغانها را به چالش بکشند که هیچ زمان موفق نشدند تا به خواسته نامشروع خود برسند.پرسش اینجا است؛ علت اینکه اکنون همسایگان دشمنی و توطئه علیه امارت اسلامی را آغاز کردهاند چه چیزی میتواند باشد؟غیر آن است که حسادت و طمع، آنها را چنین ملتهب ساخته است؟