نویسنده: ارغوان وطنیار

با وجود این که افغانستان به تازگی از جنگ بیرون آمده است، باز هم صد در صد امنیت مردم تامین، پروژه های انکشافی کشور به سرعت در حال انجام است، پروژه های ناتمام دولت قبلی تکمیل شده و کار روی پروژه های انکشافی جدید جریان دارد.

برای موسسات بین المللی تسهیلات برای فعالیت در سراسر کشور فراهم شده است، تمامی امکانات برای سرمایه گذاری تاجران فراهم شده است، کارخانه های بزرگ در کابل و سراسر افغانستان شروع به کار کردهاند، نرخ بیکاری روز به روز کاهش می یابد و فرصت های شغلی بیشتر شده می رود و ساختار های اداری در سطح تمامی ادارات گسترش یافته و با این کار کارکنان جوان ما مشغول خدمت رسانی به کشور هستند، ترانیزت عادی با تمام بنادر در حال انجام است، اخیرا 96 کیلومتر جاده در دهلیز واخان ساخته شده است و فقط 4 کیلومتر باقیمانده است تا شاهد افتتاح یک دهلیز اقتصادی دیگر باشیم.

تعادل روابط با جهان حفظ می شود، سیاست داخلی و خارجی ما تحت تأثیر هیچ کشوری نیست و همینطور با استقلال کامل با جهان روابط سیاسی خود را دنبال میکنیم.

در گذشته سیاست داخلی و خارجی ما در دست دیگری بود، اجندای مجالس استخباراتی و امنیتی از قبل افشا بود، اشتراک کنندگان در این مجالس هر کدام جاسوس یکی از کشور ها بودند، همسایگان و کشور های منطقه مهره های اطلاعاتی و جاسوسان خود را وارد بدنه دولت کرده بودند که هر از چند گاهی به دستور آنها تصمیم میگرفت.

تجار در حال فرار از کشور بودند، هر روز تاجران و پسران تجار توسط همین مهره ها اختطاف می شدند و اجساد شان برای خانواده های شان فرستاده می شد و یا جان شان را با میلیون ها دلار معامله میکردند، از سرمایه گذاران سهم میخواستند هر کس که سرمایه گذاری میکرد باید در فیصدی مشخصی آنها را سهیم میساخت تا برایش مجوز سرمایه گذاری بدهند و بازار سهم در قرارداد ها و مناقصات دولتی بیشتر از همیشه داغ بود.

فرار دالر از طریق مافیا صورت می گرفت، پول سیاه را سفید می ساختند، بازار آزاد در دست چند نفر بود گاهی آرد را احتکار مینمودند و گاهی هم شکر را و قیمت را برای ملت بالا می بردند و حتی در ماه مبارک رمضان کارخانه های یخ را می بستند و قیمت یک کنده یخ را تا 500 افغانی بالا می کشیدند.

بست های دولتی در قمارخانه ها و فاحشه خانه های دوبی فروخته می شدُ معیار انتصاب در بست های دولتی پول و زیبایی بودُ دختران زیبارا در اداره های دولتی منسوب میکردند که وقار و عزت شان در امان نبود، معیار بست های بزرگ و مأموریت های کوچک در دستان وکلای فرعونی بود و قریبان و افراد مربوط گروه خود را با زور مقرر میکردند و کسی که پاچه خوار وکیل نبود هرگز مقرر نمی شد.

ملت افغانستان در عذاب بزرگی به سر می برد، جنگ ها از یکسو زندگی را تلخ کرده بود و از سوی دیگر مصیبت ها و تراژیدی دامن شان را گرفته بود.

اکنون خورشید صلح و امنیت و عدالت در این سرزمین طلوع کرده است، همین مافیا و آدم ربایان و گروه های جاسوس بیگانه و خود فروخته در خارج از کشور دست به مانور های سیاسی می زنند و ملت را مورد تمسخر قرار میدهند اما ملت غیور افغانستان خدا را شاکر اند که از مجازات تحمیلی آنها نجات یافته اند.
مردم شریف و بی واسطه با وجود داشتن توانایی و استعداد زیاد مجبور بودند روی جاده ها دست فروشی کنند و یا هم حمالی نصیب شان می شد زیرا در بست های دولتی و موسسات داستان یکی بود با این تفاوت که موسسات فقط برای زنان زمینه سازی میکردند و در بدل رابطه جنسی آنها را مقرر می ساخت.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version