نویسنده: ارغوان وطنیاز
پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1947، جهان پس از کشتار، معلولیت و مهاجرت میلیون ها نفر از شر جنگ خلاص شد، اما وارد جنگ دیگری شد.
پس از جنگ گرم نظامی، جنگ سرد آغاز شد، اما نباید فراموش کرد که جنگ سرد بود که زمینه جنگ گرم را در جهان مهیا ساخت، زیرا هیتلر می‌گفت ارتش من بهترین در جهان است، انگلیس و متحدانش نمی توانند خود را از دستش نجات دهند و دکتر گوبلز را به عنوان وزیر تبلیغات خود منصوب کرده بود.
از سوی دیگر موسولینی نخست وزیر فرانسه قدرت ایتالیا را موعظه می کرد، چنان خود را بزرگ نشان می داد که دنیا از او حراس داشت.
به همین ترتیب روسیۀ تزار نیز این میدان را بسیار داغ نگه داشته بود تا اینکه جنگ آغاز شد و محاسبات جهان را تغییر داد، آلمان ها شکست خورده، آمریکا و متفقین‌اش به پیروزی رسیدند.
از آن زمان جهان وارد عرصه جنگ سرد شد، تبلیغات گسترش یافت، ابزارهای تبلیغاتی مدرن و دیجیتال شدند، جهان به رسانه های چاپی متصل شد، عصر گلوبلایزیشن فرا رسید و جهان را به دهکده تبدیل کرد.
جنگ روانی به عنوان ابزار فشار، ابزار بسیار خطرناکی است که اکنون کشورهای قدرتمند جهان را مبتلا کرده است، علما و دانشمندان می گویند که جنگ روانی خطرناکتر از جنگ نظامی است، زیرا آسیب ها و آثار جنگ نظامی با پایان یافتن جنگ به اتمام میرسد اما آثار جنگ فکری و روانی قرن ها باقی می‌ماند.
همه دنیا و مردم غیرسیاسی دنیا روی رسانه ها محاسبات می کنند، روی اسعار تاثیر می گذارد، سرنوشت قیمت کالاها با این ابزار تعیین می شود، دنیا برای نشان دادن قدرت و زور خود از این راه استفاده می کند و از این طریق می خواهد رقبای خود را به زانو در آورد.
ببینید کره شمالی با آزمایش موشکی فریاد غرب را بلند می کند، همین طور نمودار اقتصادی چین پای آمریکا را می لرزاند.
مانور تجهیزات نظامی روسیه به قدرت‌های غربی، به‌ویژه آمریکایی‌ها یک نوع چالش بنظر می‌رسد، میلیون‌ها دلار بالای رسانه‌ها خرج می‌کنند تا بر سیاست جهان مسلط باشند و جهانیان مدام انگشت به دهان منتظر باشند که آمریکا در قبال شان چه تصمیم خواهد گرفت.
هر سال که ایالات متحده استراتژی خود را برای جهان اعلام می کند، صدها و هزاران رسانه به آن اختصاص می یابد، هر اعلامیه سیاستی از صحنه ایالات متحده، سیاست همه کشورها را به چالش می کشد، یعنی آمریکا به سوی جهان موشک شلیک نمی کند فقط رسانه ها هستند که هوا می دهند و این هوا طوفانی است.
دیروز یک حادثه کوچک و سوء تفاهم در بدخشان دیدید و بازتاب گسترده این حادثه کوچک نیز دیده شد، اما فاجعه به آن بزرگی که در غزه جریان دارد آنقدر که حادثه بدخشان به تصویر کشیده بود، بازتاب گسترده ای نداشت.
پس رسانه ها در رنکینگ جهانی به عنوان نیروی چهارم نشان داده می شوند، اما از نظر معنایی آن را نیروی اول می دانم، نمیتوانیم رسانه ها را مهار کنیم اما میتوانیم در مقایل شان بایستیم و مبارزه کنیم.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version