در سال‌های اخیر، شماری از چهره‌های شکست‌خورده و فراری جمهوریت، با طرح ادعاهای بی‌اساس و خلاف واقع، به لابی‌گری برای برخی قدرت‌های منطقه‌ای و حامیان پیشین‌شان روی آورده‌اند. آنان با برجسته ساختن مسایلی چون «نفوذ چین در افغانستان»، «نقض حقوق بشر» و «حضور گروه‌های مسلح غیرمسؤول»، می‌کوشند افغانستان را کشوری بحران‌زده، خطرناک و تهدیدی برای امنیت منطقه معرفی کنند و بدین‌وسیله زمینه‌ی مداخله‌ی نظامی و سیاسی قدرت‌های خارجی را فراهم آورند.

اما پرسش اساسی این است: آیا این اقدامات از سر دلسوزی برای وطن صورت می‌گیرد یا در راستای منافع شخصی و توهم برگشت به قدرت؟

نگاهی گذرا به کارنامه‌ی سیاسی این چهره‌ها نشان می‌دهد که دغدغه‌ی اصلی‌شان نه مصالح مردم، بلکه حفظ منافع فردی و احیای جایگاه ازدست‌رفته‌ی‌شان است. تجربه‌ی نشست «بن» یکی از نمونه‌های بارز این خیانت‌هاست؛ جایی که همین افراد برای سهم‌گیری در قدرت، افغانستان را بی‌هیچ ملاحظه‌ای در معرض بمباردمان خارجی قرار دادند و همراه با نیروهای بیگانه، سینه‌ی فرزندان این سرزمین را آماج گلوله ساختند.

استفاده‌ی ابزاری از مفاهیمی چون «حقوق بشر» و «نفوذ چین» نیز بیش از آن‌که بر واقعیت‌های عینی استوار باشد، حربه‌ای سیاسی برای تحقق اهداف شوم‌شان است. تناقض آشکار میان ادعا و عمل این افراد بر کسی پوشیده نیست؛ از یک‌سو دم از وطن‌دوستی، آزادی و استقلال می‌زنند و از سوی دیگر در آغوش قدرت‌های بیگانه خزیده‌اند و با سیاه‌نمایی وضعیت کشور، در پی بی‌ثبات‌سازی، تضعیف استقلال ملی و تخریب چهره‌ی افغانستان اند.

با در نظر گرفتن این سوابق تاریک و عملکرد فعلی، تردیدی نمی‌ماند که لابی‌گری این افراد نه از سر وطن‌دوستی، بلکه از سر عطش قدرت است؛ حتی به قیمت تباهی کشور و پایمال‌شدن منافع ملی.

اما این تلاش‌های مذبوحانه برای وارونه‌نمایی چهره‌ی واقعی افغانستان راه به جایی نمی‌برد؛ زیرا امروز بر جهانیان نیز روشن شده است که افغانستان بیش از هر زمان دیگر به ثبات، امنیت و استقلال دست یافته است. تنها دستاورد این کارزارهای تبلیغاتی، رسوایی بیشتر چهره‌های معامله‌گر و برملاشدن عمق خودخواهی و قدرت‌پرستی آنان است.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version