رشید دوستم یکی از چهره‌های جنجالی تاریخ معاصر افغانستان است که با اعمال خشونت‌بار و جنایات بی‌شمار، خاطرات تلخی برای ملت افغانستان برجای گذاشت. شاید اگر از اطفال افغانستان در مورد او پرسیده شود، بیشتر چهره ظالمانه و خصمانه او در ذهن‌شان تجسم پیدا کند.
او صدها خاطره تلخ و گذشته‌ای اندوهناک برای ملت پدید آورد و خود را در تاریخ افغانستان با هزاران جنایت ثبت نمود.
اگر از بیابان‌های شبرغان، دشت‌های بلخ و کوه‌پایه‌های فاریاب گذر کنیم، اگر جنگل‌های بغلان و جوی‌بارهای کندز و دیوارهای کابل را پرسان کنیم، قطعاً با زبان بی‌زبانی از او خواهند گفت.
او کسی نیست جز جنرال پوشالی و خودفروخته به غربی‌ها، غلام و برده همیشگی آن‌ها؛ یعنی رشید دوستم.
دوستم کسی بود که در هر زمان، خنجر خیانت خود را برای سرکوب و نابودسازی اهل اسلام به کار برد و طوق بردگی و غلامی را بر گردن داشت. او با صدها خاطره سیاه و ننگین، یکی دیگر از سر سپردگان به طاغوت است که پس از اشاره اجمالی بر مسعود، بر آن شدیم که چند سطری در رابطه با او بنویسیم.
مختصری از زندگی رشید دوستم
رشید دوستم در سال ۱۹۵۴ میلادی در ولایت جوزجان افغانستان به دنیا آمد.
او از چنان تحصیلات علمی برخوردار نبود که در موردش چیزی نوشته شود؛ تنها دروس ابتدایی را به پایان رسانده و پس از وقفه‌ای طولانی به اردوی دولت آن زمان ملحق شد.
جنگ‌های داخلی و شوروی
دوستم در زمان جنگ با شوروی (۱۹۷۹-۱۹۸۹) به‌عنوان قوماندان محلی شناخته شد و در این دوره، نفوذ قابل توجهی پیدا کرد.
او به‌عنوان قوماندان در جبهه‌های شمال به مبارزه با نیروهای شوروی و سپس حکومت ربانی پرداخت و شرارت‌های او از همان زمان آغاز شد.
دوستم به خاطر نقش خویش در سرکوب مردم و مشارکت در جنگ‌های داخلی، به عنوان یکی از جنایتکاران جنگی شناخته می‌شود.
او نه تنها در زمان جنگ با شوروی، بلکه پس از آن نیز در جنگ‌های داخلی افغانستان نقشی فعال داشت و بارها از فرصت‌ها برای تأمین منافع شخصی خود استفاده کرد.
این اقدامات او، تاثیرات عمیقی بر جامعه افغانستان گذاشت و باعث شد تا رشید دوستم به یکی از چهره‌های منفور در تاریخ معاصر کشور تبدیل شود.
همکاری با دولت‌های مختلف
پس از خروج شوروی از افغانستان، دوستم تلاش کرد جایگاه خود را در ساختار سیاسی و نظامی کشور تقویت کند.
او با تشکیل گروه‌های شبه‌نظامی و ائتلاف با دولت‌های مختلف، نقش خود را به عنوان یکی از فرماندهان قدرتمند منطقه‌ای تثبیت کرد. در این دوران، او بارها تغییر موضع داد و برای تأمین منافع شخصی، از یک دولت به دولت دیگر پیوست.
این رفتارها باعث شد تا به عنوان یک فرد بی‌اصول و خودفروخته شناخته شود که برای حفظ قدرت و نفوذ خود، هیچ ارزشی به ملت و منافع ملی قائل نیست.
جنایات رشید دوستم؛
جنایات رشید دوستم به حدی است که حتی طبیعت بی‌جان نیز از آن‌ها گواهی می‌دهد.
او در زمان جنگ‌های داخلی، به‌عنوان یکی از فرماندهان اصلی، به اعمال خشونت‌آمیز و سرکوب مخالفان خود پرداخت. در جریان این جنگ‌ها، هزاران نفر از مردم بی‌گناه به دلیل دستورات و اقدامات خشونت‌بار او کشته شدند.
دوستم در بسیاری از موارد به قتل عام غیرنظامیان و نابودسازی اموال عمومی دست زد و هیچ توجهی به حقوق انسانی و قوانین جنگ نداشت.
زندگی پس از جنگ
پس از اشغال کشور از سوی صلیبی‌ها در سال ۲۰۰۱ و ورود نیروهای ناتو به افغانستان، دوستم به عنوان یکی از اعضای حکومت جدید به سیاست بازگشت.
او با حمایت برخی کشورها و نیروهای خارجی، به عنوان یکی از قدرت‌مندان محلی، نفوذ خود را حفظ کرد؛ اما دوران فعالیت سیاسی او نیز همراه با جنجال‌ها و اتهامات متعدد بود.
او بارها به نقض حقوق بشر و اعمال زور علیه مخالفان سیاسی خود متهم شد و همواره تلاش کرد تا با استفاده از نیروی نظامی و تهدید، مخالفان خود را سرکوب کند.
رشید دوستم یکی از سرسپردگان به طاغوت بود که برای حفظ قدرت و منافع شخصی خود، دست به جنایات بسیاری زد.
او با پیروی از دستورات بیگانگان و همکاری با دولت‌های مختلف، به عنوان یکی از چهره‌های منفور و بی‌اصول تاریخ افغانستان شناخته شد. جنایات و خاطرات تلخ او همچنان در ذهن مردم افغانستان باقی خواهد ماند و نشان‌دهنده خیانت‌ها و ظلم‌های او علیه ملت مسلمان افغانستان است.
ملت افغانستان هرگز جنایات او و امثال او را فراموش نخواهد کرد و تاریخ این سرزمین، چهره‌های خودفروخته و جنایتکار را به‌عنوان درسی عبرت‌آمیز برای نسل‌های آینده بازگو خواهد کرد.
بخش‌هایی از جنایات رشید دوستم بگونه جدا گانه و تفصیلی در نوشته‌های آینده ذکر می‌گردند.
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.
