در روزهای پایانی سپتامبر، گروهی از سیاست‌مداران افغان(!) نشستی شرم‌آور را در اسلام‌آباد پاکستان برگزار کردند. این چهره‌های تمسخر شده و از اعتبارافتاده، پس از پایان نشست چنان با شور و شوق راهی کشورهای غربی شدند که گویی از میدان نبردی سوزان و پر افتخار بازگشته‌اند. اما غنیمت این بارشان نه تانک بود، نه توپ، نه مهمات، بلکه تنها سیزده هزار کلدار و یک دست لباس پاکستانی برای هر فرد!

این ارزش واقعی کسانی بود که عزت وطن، تمامیت ارضی، حاکمیت ملی، وجدان و ناموس خویش را به قیمتی ناچیز فروختند؛ قیمتی معادل با یک‌ چهارم مزد ماهانه‌ی یک کارگر عادی افغان در پاکستان! همین مقدار پول و لباس کافی بود تا آنان برای تجاوز پاکستان بر خاک افغانستان توجیهات و دلایل بتراشند و بمباران را ضرورت و یک نوع اصلاح عنوان کنند.

پس از نشست اسلام‌آباد، وقتی سیزده هزار کلدار را در جیب‌هایشان گذاشتند، هر یک با غرور و رضایت راه می‌رفت؛ مثلیکه پس از سال‌ها گمشده‌ای را یافته باشند. شاید در میان خود گفته‌اند:
«وطن را از دست دادیم، اما خدا را شکر لباس تازه گرفتیم!»

جای تعجب و خنده این است که خود را نمایندگان ملت می‌نامند، در نشست اسلام آباد با نهادهای امنیتی پاکستان بر سر سرنوشت کشور خود وعده معامله دادند. اما ملت افغانستان به‌ خوبی می‌داند که این طیف چیزی جز لابی‌گران مزدبگیر نیستند که در ازای سیزده هزار کلدار، وجدان و شرافتشان را فروخته‌اند. برای مخالفین حکومت افغان، مفاهیم چون ارزش‌های ملی تنها شعار است؛ آن‌ها منافع ملی را بر حسب جیب خود می‌سنجند، هرچه منفعت شخصی‌شان بیشتر باشد، از منافع ملت بیشتر چشم می‌پوشند.

طنز ماجرا در این نیست که اینها وطن‌فروش‌ هستند، بلکه در این است که هنوز خود را سیاست‌مدار و وطن‌دوست می‌پندارند! ملت افغانستان به‌ خوبی این چهره‌ها را می‌شناسد، همان‌هایی که بر بمباران کشور سجده‌ی شکر می‌گذارند. این روزها نیز تحلیل‌هایی می‌نویسند که گویی در پسِ بمباران افغانستان خیر و برکت نهفته است؛ وطن‌فروشی را وطن‌پرستی می‌خوانند و بمباران را ابزار رفاه و پیشرفت! اما اگر فردا سفارت کشوری دیگر ده هزار کلدار اضافه‌تر بدهد، همین سیاست‌مداران بی‌درنگ چهره عوض و طرفداری همان کشور می‌کنند.

پاکستان یک کشوری قرضدار است؛ هر تبعه آن بیش از سیصد و هجده هزار و دو صد و پنجاه کلدار قرضدار است و اقتصادش در رکود کامل فرو میرود. پس بهتر است بداند که سرمایه‌گذاری بر چهره‌های بی‌آبرو و معامله‌گری که حاضرند با هر طرفی معامله کنند، نتیجه نخواهد داد. امروز اگر این مزدوران برای بمباران پاکستان توجیه شرعی و سیاسی می‌تراشند، فردا در ازای چند پول و امتیاز بیشتر علیه همان پاکستان شعار مرگ سر خواهند داد. حمایت سیزده هزار کلداری به همین‌ اندازه بی‌اثر است!

ملت افغانستان هرگز فراموش نخواهد کرد که گروهی از به‌ اصطلاح فعالان و سیاست‌مداران شرمسار، بر ضد شرف ملی و بر خاک خود ایستادند و از بمباران کشور حمایت کردند. آنان خون مسلمان و افغان را بی‌ارزش شمردند، استقلال و تمامیت ارضی را ناچیز دانستند و وطن‌دوستی را در ازای چند کلدار فروختند. وطن‌پرستی سیزده هزار کلدار همین اندازه میباشد. ممکن امروز خود را پیروز بدانند، اما تاریخ، آنان را در ردیف مزدوران ناکام و خائن ثبت خواهد کرد؛ کسانی که کشور خود را در برابر سیزده هزار کلدار و جوره لباس ارزان، به حراج گذاشتند.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version