نویسنده: محمد فاتح غزنوی
عرف جنگی در تمام اقطار دنیا این است که جنگجویان و افراد خط مقدم جنگ ارزش و احترام خاصی نزد فرماندهان و رهبران خود دارند.
برای تداوی زخمیها شفاخانهها آماده هستند، برای تکفین و تدفین کشتهها برنامههای منظم و پُر شور تدارک دیده میشود.
جنگجویان ماهانه معاش مشخص دارند و برای تأمین نیازهای شخصی و تغذیهٔ مناسب، توجه ویژهای به آنها میشود.
همچنین، برای حمایت از خانوادههای سربازان، ماهانه حقوق بالا و کمکهای لازم مواد غذایی در نظر گرفته میشود تا سربازان از نظر مادی و معنوی احساس آرامش کنند و وظایف خود را به درستی انجام دهند.
اما در جبهه بغاوت، آیا همین احترام و توجه به جنگجویان و خانوادههای آنان وجود دارد؟ جواب این سوال را میتوان با بررسی وضعیت جنگجویان فریبخورده و خانوادههای آنان دریافت.
یکی از بزرگان ولسوالی پلحصار ولایت بغلان، که خود را پدر یک جنگجوی کشتهشده جبهه بغاوت معرفی میکند، چنین میگوید: “یکی از فرماندهان جبهه بغاوت به نام خیرمحمد اندرابی پسرم را فریب داد و او را برای جنگ با مجاهدین امارت اسلامی به کوههای پامیر برد. چند روز بعد، جسد خونآلود پسرم را مجاهدین امارت اسلامی در تابوتی به قریه ما آوردند و به خانواده ما تحویل دادند.”
او ادامه میدهد: “در حین جنگ، فرمانده مذکور و افرادش با پسرم رفتار ناجوانمردانهای داشتند و هنگام کشته شدن او را در میدان رها کردند و خودشان فرار کردند. حتی از مرگ پسرم نیز ما را مطلع نکردند. در مراسم تدفین و خاکسپاری نیز هیچکس از جبهه بغاوت با ما همدردی نکرد. نه تماسی گرفتند و نه کمکی به خانواده ما ارائه دادند.”
وی افزود: “متأسفانه، فرمانده مذکور و افرادش هیچیک از وعدههای مالی را به پسرم ندادند. بعد از مرگ او نیز، مدتها منتظر کمک مالی از سوی جبهه بغاوت بودیم، اما تا امروز هیچ کمکی دریافت نکردهایم.”
بله! آنچه خواندید تنها نمونهای از بیارزشی سربازان جبهه بغاوت نزد فرماندهانشان است. صدها مورد مشابه وجود دارد که با جستجو در میان کشتهشدگان میتوان به حقیقت پی برد.
وقتی یک جبهه چنین رفتاری با سربازانش دارد، میتوان به وضوح فهمید که سرباز هیچ ارزشی برای فرماندهان ندارد. آنها فقط در پی منافع شخصی خود هستند، حتی اگر این منافع به قیمت جان افرادشان تمام شود.
از این رو، بر جوانان لازم است که پیش از پیوستن به جبهه بغاوت، به خوبی بیندیشند. این جبهه جز فریب و سوءاستفاده از جوانان غریب چیزی در پی ندارد و حتی به کشتهشدگان خود نیز احترامی قائل نیست. در مراسم تدفین شرکت نمیکنند، جنازهها را کفن و دفن نمیکنند و حتی از راه دور با یک تماس نیز تسلیتی به خانوادههای کشتهشدگان نمیدهند.
انسان عاقل پیش از پیوستن به یک جبهه جنگی باید از خود بپرسد: هدف از این جنگ چیست؟ جایگاه من در این جبهه کجاست؟ انسان خردمند کورکورانه قدم نمیگذارد و بدون تعین سرنوشت، خود را به هلاکت نمیسپارد.
پیام ما به عنوان جوانان این کشور این است: از پیوستن به جبهه بغاوت و دیگر گروههای فتنهگر پرهیز کنید.
زندگی دنیوی و اخروی خود را نابود نکنید و خانواده خود را در غم و اندوه فرو نبرید.
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.