نویسنده: عبدالحی فروتن
استعمارگران غربی چون نتوانسته بودند در جنگ مستقیم علیه مسلمانان پیروز شوند، جنگ فکری را آغاز نمودند که یکی از اسباب فکری‌شان، گسترش تفکر ملی‌گرایی، قوم‌پرستی و باستان‌گرایی بود؛ اعراب را در سفری به دوره قبل از اسلام بردند، برای مصری‌ها حکومت فراعنه را یادآور شدند و به تاجک‌ها گفتند باید کشور مستقلی به نام «خراسان» داشته باشید، انگلیس به واسطه‌ی پاکستان، بلوچ‌ها و پشتون‌ها را درس سکولاریزم داد و ملی‌گرایی را مروج ساخت تا حکومت پاکستان را اسلامی بدانند، جنایات آن را به اسلام نسبت بدهند، بر علیه جهاد قرار گرفته و متنفر از حکومت‌های اسلامی باشند.
این است نقشه پلید غربی‌ها! آیا نباید از قضیه فلسطین درس بگیریم؟! چرا قبل از فروپاشی خلافت عثمانی قطعه خاکی به نام اسرائیل وجود نداشت؟! چرا امروز کسی نمی‌تواند به فریاد خواهر و برادر مظلوم خود در فلسطین برسد؟! چرا سرزمین‌های اسلامی با مرزها محصور و محدود شده‌اند؟! چرا بعد از تجزیه کشورهای آسیای میانه و اشغال آن توسط روس‌ها، مسلمانان آن محدود شدند و چرا راهی برای نجات آنها از دست کمونیست‌ها وجود ندارد؟! چرا اویغورها از تولد تا وفات دنیا را نمی‌توانند ببینند و تمام زندگی شان در زندان‌های چین است؟! چرا سوریه توسط روس‌ها و برده‌ی دست‌نشانده‌شان (بشار اسد) با خاک یکسان شده است؟! چرا اکثر مهاجرینِ جهان مسلمان اند؟! آیا در زمان خلافت عثمانی نیز چنین بود؟! البته که نه! جواب همه‌ی چراها در یک جمله نهفته است؛ « تفرقه بنداز و حکومت کن!»
تفرقه باعث شده تا عده‌ی کثیری از مسلمانان با اعمالی مثل ملی‌گرایی، تجزیه‌طلبی، ترک جهاد، پیروی از مزدوران خارجی و دوری از شریعت و قوانین الهی، ذلت را بر عزت ترجیح دهند.
علت تجزیه خلافت عثمانی چه بود؟! خیانت، ملی‌گرایی و خود برتر پنداری! رهبران ملی‌گرای عرب‌ با انگلیس یکجا شده، علیه خلافت اسلامی بغاوت کردند – چنانچه بغاوتگران افغانستان علیه امارت اسلامی بغاوت می‌کنند- امپراطوری عثمانی را تجزیه نمودند، ولایات تبدیل به کشور شدند ( کشورهای قبیلوی تشکیل شد) و برای هر کشوری، از طرف اجانب رهبر و رئیس تعیین می‌شد و بدین ترتیب اعراب در تسلط غربی‌ها در آمدند و دوران جاهلیت مدرن شکل گرفت.
بعد از خلافت عثمانی، بزرگترین قدرت اسلام در افغانستان بود ( چنانچه این سرزمین به نام گورستان امپراطوری‌ها یاد می‌گردد). جنگ مسلحانه انگلیس، روس و امریکا نتیجه‌ای جز شکست و ذلت به همراه نداشت؛ با خود گفتند: «باید راهی را امتحان نمود که به وسیله آن امپراطوری عثمانی را تضعیف و بلآخره شکست دادیم!» خط فرضی دیورند و خطوط مرزی تحمیلی دیگر، جداسازی اقوام در دو، سه و یا چندین کشور، پرورش روحیه قوم‌گرایی، خود برتر بینی و هزاران ترفند دیگر به کار رفت ( و به کار می‌رود) تا مسلمانان خود را با دستان خود از بین ببرند، نیازی به ورود مسلحانه به میدان نباشد و باید آنرا از دریچه‌ی یک فیلمِ تماشایی دید!
بیایید علیه نقشه‌های شوم اجانب ثابت‌قدم باشیم، در برابر آن سنگر بسازیم، اختلاف را کنار گذاشته و اسلام را گسترش دهیم! بیایید برای عزت مسلمانان دوباره امپراطوری‌ بسازیم و دیگر هیچ نبازیم! بیایید برادر باشیم، تیری علیه دشمنِ کافر باشیم!
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version