ابوعثمان غزنوی
یک از اساسات حسن همجواری، عدم مداخله در امور داخلی کشورهای همسایه است. بهترین کشور همسایه، کشوری است که در امور داخلی سایر کشورهای همسایه مداخله نکند؛ هر کشور با توجه به ساختار اجتماعی آن، دارای بافت قومی، مذهبی و اتنوگرافی ویژۀ خود می‌باشد که در بستر شرایط و رویکردهای خاصی قرار گرفته است. از این‌رو، شاخص‌ترین رویکرد سیاست خارجی کارا عدم مداخله در امور داخلی سایر کشورهاست.
باید گفت، امارت اسلامی افغانستان از نخستین روزهای حاکمیت اش به عنوان نظام مسؤول، با تمسک به این رویکرد، اصول اساسی خط‌مشی سیاست خارجی‌اش را بر عدم مداخله در امور دیگران، سیاست متوازن، اقتصاد محور و برنتابیدن مداخلات سایر کشورها در امور داخلی افغانستان، ترسیم کرده و عملا به آن متعهد بوده است.
از سوی دیگر، این واقعیت بر هیچ پنهان نیست که با استقرار مجدد امارت اسلامی در افغانستان، تمام تهدیدهای امنیتی یی که از ناحیۀ افغانستان متوجه ایران و سایر کشورهای منطقه بود، رفع شده است. ایرانی‌ها در آن زمان از وجود پایگاه‌های نظامی امریکا، فعالیت گروه داعش و سایر گروه‌های جرمی در افغانستان به شدت رنج می بردند که با آمدن امارت اسلامی این همه تهدیدها رفع شده است؛ چنانکه با رفع این تهدیدات، افغانستان و منطقه در حال حاضر به سوی ثبات گام برمی‌دارد. از این رهگذر باید دولت جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورهای منطقه مدیون امارت اسلامی باشند که امارت با قربانی‌ها و تلاش‌های بی‌شایبۀ خود، دامنۀ حضور نظامی امریکا و فعالیت گروه خوارج داعشی را در منطقه برچید و تمام خطرات بالفعل و بالقوه از این ناحیه را برای کشورهای منطقه و همسایه منتفی ساخت.
ولی برخی کشورهای همسایه از جمله جمهوری اسلامی ایران با چشم پوشی از همچو واقعیت‌ها، با تکیه به سیاست نفوذ و تعقیب منافع نامشروع سیاسی، امنیتی و اقتصادی در افغانستان، در پی مداخلۀ آشکار و دور از تمام اصول و موازین منطقه‌یی و بین‌المللی در امور داخلی کشور ماست. با این حال، سایر کشورهای منطقه از جمله کشورهای حوزۀ خلیج، نیز از این ناحیه به شدت رنج می‌برند؛ چنانکه همه می‌دانند که لبنان، سوریه و یمن امروز در آتش مداخلات جمهوری اسلامی به شکل هیزم می‌سوزند.
در تازه ترین مورد از همچو اظهارات، سخنان اخیر ابوالفضل ظهره‌وند سفیر سابق ایران در افغانستان است که گویا شرط ایران برای تشکیل دولت فراگیر در افغانستان همچنان پابرجاست. در قدم نخست باید گفت که منظور آقای ظهره وند از حکومت فراگیر در افغانستان چیست؟ آیا مثالی از همچو حکومت در منطقه، جهان و حتا خود ایران دارند؟ اگر هدف از تشکیل حکومت فراگیر مشارکت و حضور نماینده‌گان تمام اقوام ساکن در بدنۀ نظام باشد، این چیزی است که مصداق عینی آن، امارت اسلامی افغانستان است؛ زیرا در نظام امارت اسلامی افغانستان، مشارکت جمعی و فردی تمام اقوام ساکن در کشور تضمین شده است و هر شهروند می‌تواند در این آیینۀ نظام خود را ببیند. چنانکه امیرالمومنین شیخ هبةالله زعیم امارت اسلامی افغانستان نیز اخیرا در کابل، طی همایشی ابراز داشتند که تعصب و تبعیض قومی و سمتی در این نظام جا ندارد، بلکه مرتکبین آن مورد تعقیب و بازپرس قرار می‌گیرند، این چیزی است که اصول اساسی نظام امارت اسلامی را می‌سازد و در عمل آن را ثابت ساخته و یکی از واقعیت‌های عینی جامعۀ امروز ما را نیز تشکیل می‌دهد. ولی اگر هدف آقای ظهره‌وند و سایر مقام‌ها و دیپلوماتان مغرض جمهوری اسلامی ایران، از حکومت همه‌شمول، مشارکت کسانی باشد که دیروز به دهل و سرنای امریکایی می رقصیدند، دست به غصب و چپاول منابع مالی و اقتصادی کشور زدند و در تمام جنایات بیست سال گذشته با امریکایی‌ها همسو و همکار بودند، این امر نه تنها قابل تأمل، بلکه به هیچ صورت برای هیچ افغان قابل پذیرش نیست. بنابراین، آنان بدانند که همچو خواسته‌های شان نه تنها برای امارت اسلامی قابل قبول نیست، بلکه مردم ما نیز این افراد را شناخته و استفراغ کرده، و دیگر آمادۀ پذیرش آنان نیستند. ظهره وند و امثال وی، این را هم باید درک کنند که افغانستان امروز، افغانستانی نیست که در گرو چند اجیر استخباراتی و فروخته شده باشد که به هر فرمایش روا و ناروای آنان تمکین کند. افغانستان امروز کشور آزاد با سیاست داخلی و خارجی مستقل، در چارچوب احترام متقابل و منافع مشترک آمادۀ همکاری و روابط دو جانبه و دوستانه با تمام کشورهای جهان از جمله کشورهای همسایه و منطقه است؛
بنابراین، این اظهارات، مداخلۀ آشکار و مستقیم در امور داخلی یک کشور مستقل بوده است که خلاف تمام موازین دیپلوماتیک و اصول بین المللی و حسن همجواری است و می‌تواند منجر به عمل بالمثل و متقابل باشد؛ چیزی که باعث می‌گردد، روابط دوستانۀ هر دو کشور را پرتنش ساخته و دورنمایی مبهم و نامعلومی را در این راستا ترسیم نماید. مقام های دستگاه دیپلوماسی جمهوری اسلامی ایران با درک این نزاکت، باید در این مورد پاسخگو باشند و اجازه ندهند که فرد، یا افرادی با همچو اظهارات دور از واقعیت و متکی بر منافع استعمارگران که هر دو ملت از دسایس و توطیه‌های شان رنج برده و می‌برند، موجب بروز حساسیت‌ها در روابط عادی بین دو کشور گردند؛ چیزی که با توجه به شرایط حساس حاکم در منطقه، پیامدهای آن می‌تواند بیش از پیش برای جمهوری اسلامی زیانبار باشد.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version