احمدشاه مسعود، قوماندان برجسته جنگ‌های داخلی، رهبر شورای نظار، یکی از مبارزان مطرح علیه نیروهای شوروی و هم‌زمان فردی با روابط پنهان و پیچیده با همین نیروها؛ عامل کشتار هزاران انسان بی‌گناه در نبرد افشار، بازیگر اصلی جنگ‌های نیابتی، و کسی که از اقوام افغانستان در جهت شعله‌ور کردن آتش جنگ سوءاستفاده کرد؛ این‌ها تنها بخشی از ویژگی‌هایی‌اند که در تاریخ و حافظه‌ی مردم درباره‌ی او ثبت شده‌اند و چهره‌ای مرموز و چندوجهی از او به نمایش می‌گذارند.

در دوران اشغال افغانستان از سوی شوروی، مسعود در ظاهر یکی از اعضای فعال تنظیم‮های ضد شوروی بود، اما هم‌زمان روابطی پنهانی و مبهم با نیروها و نهادهای استخباراتی همان دشمن برقرار کرده بود. او از این روابط دوگانه هم برای حفظ جایگاه خود استفاده می‌کرد و هم برای مطرح کردن خود و به‌ دست آوردن سلاح بهره‮برداری می‮کرد. در سایه‌ی همین معاملات آشکار و پنهان، موفق شد مقدار زیادی سلاح از شوروی دریافت کند که همه را در دره پنجشیر، ولایت‮ها و مناطقی ذخیره کرد که تحت نفوذ او و افرادش قرار داشت.

با شکست نیروهای شوروی، افغانستان وارد مرحله‌ای تازه از بحران شد؛ جنگ‌های داخلی مرگبار آغاز گردید. احمدشاه مسعود یکی از بازیگران کلیدی و اصلی این جنگ‌ها بود. او از مدت‌ها پیش خود را برای چنین مرحله‌ای آماده کرده و انبارهای بزرگی از سلاح در اختیار داشت. افزون بر این، با اتحاد جماهیر شوروی، جمهوریت‮های سابق آن، غرب، فرانسه، آمریکا و بریتانیا نیز روابط پنهانی و معاملاتی داشت. در برابر دریافت کمک از این کشورها، معادن گران‌بهای پنجشیر، تخار و بدخشان را در اختیار آنان گذاشت.

در جریان جنگ‌های داخلی، مسعود به یکی از قوماندانان سرشناس تبدیل شد و بخش‌های بزرگی از کابل را تحت سلطه گرفت. او ساختار نظامی‌ای به نام «شورای نظار» ایجاد کرد و در ویرانی کابل و کشتار مردم این شهر نقش برزگ و اساسی داشت. گرچه در دوره‌ی حکومت موقت مجاهدین به عنوان وزیر دفاع منصوب شده بود، اما هدف اصلی‌اش تصاحب کامل قدرت و تسلط بر دیگر تنظیم‌ها بود؛ همین طمع و حرص قدرت، از دلایل اصلی تداوم جنگ داخلی به شمار می‌رفت.

مسعود که به مقادیر زیادی از تجهیزات سنگین روسی، تانک‌های زرهی، هواپیماها و دیگر امکانات نظامی ذخیره کرده بود، کابل را هدف باران راکت‌ها قرار داد و جان هزاران نفر را گرفت. یکی از شناخته‌ شده‌ ترین موارد، نبرد خونین افشار بود؛ در این جنگ، به هزاران افغان هزاره در منطقه افشار کابل به دست نیروهای تحت فرمان مسعود کشته شدند و خانه‌ها، بازارها و تمام منطقه به کلی ویران و به خاک یکسان گردید.

با پایان جنگ‌های داخلی و روی کار آمدن طالبان، مسعود برای دور تازه‌ای از جنگ آماده شد. او پروژه‌ای را از کشورهای خارجی گرفت که هدفش جنگ با طالبان بود. در ادامه، نبردهای زیادی میان مسعود و طالبان در گرفت، اما این‌ها آخرین جنگ‌های عمر او بودند. سرانجام در سال ۱۳۸۰ خورشیدی در ولسوالی خواجه بهاوالدین ولایت تخار کشته شد. پس از مرگ او، و با آغاز یورش نظامی آمریکا به افغانستان، خانواده‌اش و در کل اعضای شورای نظار در کنار نیروهای آمریکایی قرار گرفتند و بی‌درنگ به خدمت لبیک گفتند.

در دوران اشغال آمریکا، خانواده مسعود، یاران او و اعضای شورای نظار، نزدیک‌ ترین متحدان ایالات متحده و غرب به شمار می‌رفتند. با استفاده از این فرصت، در همه عرصه‌ها، برای غرب خدمات چشمگیری انجام دادند. در مسیر تأمین منافع آمریکا، مردم افغانستان را قربانی کردند، پیش‌قراول تهاجم فرهنگی غرب بودند و در برابر این خدمات، صدها میلیون دالر، نیروهای شبه‌نظامی، سلاح، قدرت و ثروت دریافت کردند.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version