نویسنده: عادل افغان
اخیراً سازمان ملل متحد بار دیگر تلاش خود را برای برگزاری نشست دیگری در باره افغانستان در دوحه، پایتخت قطر آغاز کرده است.
پیش از این جلسه دو جلسه دیگر نیز برگزار شد که بنا به دلایلی این جلسات بی نتیجه ماند، عدم مشورت با امارت اسلامی در این خصوص، دعوت از افراد فرمایشی و فاقد صلاحیت به جلسه و بحث در مورد مسائل حاشیه ای و بی ربط، دلایل اصلی شکست جلسات بود.
شاید عدم موفقیت این جلسات دلایل دیگری هم داشته است اما دلایل اصلی و عمده همین سه مورد بود؛ با توجه به این مسائل، امارت اسلامی نیز به دلایل مذکور به شکست این جلسات پی برد و از شرکت در آن خودداری کرد.
اکنون سازمان ملل به دنبال تشکیل جلسه سوم است، اما با توجه به تجربیات ناموفق گذشته، سازمان ملل اکنون دریافته است که چنین جلساتی بدون شرکت نمایندگان امارت اسلامی بی‌معنا و بی‌فایده است از همین جهت در ماه جاری معاون دبیرکل سازمان ملل متحد به افغانستان سفر کرد و با مقامات بلندپایه امارت اسلامی افغانستان جلسات مشورتی داشت.
در ادامه این سفرها هفته گذشته شیخ محمد بن عبدالعزیز الخلیفی معاون وزیر امور خارجه قطر نیز به کابل سفر کرد و با مقامات مهم از جمله معاونین ریاست الوزراء دیدارهای مشورتی داشت و همینطور بر مشارکت اسلامی در این جلسه تاکید کرد.
حال سوال اصلی این است که اگرچه همه اهمیت حضور امارت اسلامی در این نشست را درک می کنند، اما این مشارکت در چه شرایطی خواهد بود؟ این سوال چندوجهی است و سعی شده است در این مقاله به تمامی جوانب آن پرداخته شود.
اولین مسئله این است که از زمان حاکمیت مجدد امارت اسلامی در افغانستان، سازمان ملل متحد و سایر سازمان ها جلسات مختلفی در مورد افغانستان در نقاط مختلف جهان برگزار کرده اند، اما در این جلسات نمایندگان امارت حضور نداشتند و موضوعات مورد بحث بی اهمیت و بی ربط بود از همین رو تمام این جلسات بی نتیجه بوده اند.
مهمتر از همه این است که اگر نشستی در مورد افغانستان برگزار می شود، مشارکت امارت اسلامی در آن یک نکته مهم و ضروری است.
موضوع دوم دستور جلسه و موضوعات مورد بحث است. با نگاه به تمامی جلسات گذشته، دستور کارها و موضوعات بحث عمدتاً غیر مرتبط، جزئی، حاشیه ای و کم ارزش بود که نقش بسزایی نیز در شکست جلسات مذکور داشت.
مشکل سوم شرکت کنندگان در جلسه بود که متأسفانه اکثر شرکت کنندگان جلسات قبلی به طور فرمایشی بودند، افراد بدنام و ناکام که به نمایندگی از افغانستان دعوت شده بودند که برخی از آنها را اصلا کسی هنوز نمی شناخت، برخی از آنها پروژه هایی بودند که در دو دهه گذشته پروژه های خارجی را به کشور آورده و تطبیق میکردند و از این راه جیب خود را با آنها پر کردند.
نکته جالب این است که افرادی که از طرف افغانستان به آنجا فراخوانده شده اند، اکثر آنها خیلی قبل از کشور فرار کرده اند، با کسی ارتباطی ندارند و نه کسی از وضعیت آنها اطلاعی دارد.
همه آنها از یک زندگی مرفه در غرب و اروپا برخوردارند، اما در اینجا کاملاً از وضعیت افغانستان و وضعیت مردمی که در نتیجه تحریم های ظالمانه بین المللی آسیب دیده اند حال اینها نمیتوانند نماینده این مردم داغ دیده باشند و همینطور از چگونگی موفقیت آمیز بودن چنین جلساتی بی اطلاع هستند.
اینها همه سؤالات مهم و اساسی است که اکنون سازمان ملل متحد و دیگر جهت ها سرشان خلاص شده است، بنابراین آنها این بار تلاش کرده اند تا امارت اسلامی را برای مشارکت فعال در جلسات راضی کنند، اما مشارکت امارت اسلامی نیز باید مشروط باشد.
شرط اول این باشد که موضوعات جلسه اساسی باشد و مشکلات جاری را حل کند.
دوم این که نمایندگان ذیصلاح طرف های درگیر در مسئله افغانستان مانند آمریکا، اتحادیه اروپا، سازمان ملل متحد و کشورهای منطقه مشارکت داشته باشند، زیرا اگر بحث تحریم باشد، آنها تحریم کرده اند و اگر بحث به رسمیت شناخته شدن باشد، غالباً اینها هستند اظهارات غیرمسئولانه می کنند یا فرمایشات خویش را ارائه می کنند، بنابراین لازم است با آنها صریح صحبت شود و به نگرانی هایشان پاسخ روشن داده شود.
موضوع دیگر این است که برای اجرای تعهدات باید ضمانت نامه نوشته شود و کمیسیون یا کمیته ای برای پیگیری آن تشکیل شود.
با نگاهی به تجربیات گذشته، در اغلب این جلسات، وعده های بزرگ و داغ داده می شود، اما اقدام علمی یا انجام نمی شود یا بسیار کند و با تاخیر انجام می شود.
مسئله دیگر و مهم این است که منطقه و جهان باید واقعیت های کنونی افغانستان را درک کرده و بپذیرند، افغانستان را باید به عنوان یک کشور مستقل، آزاد و قوی و یک ملت قوی دید و اگر نگرانی یا مشکلی وجود دارد، باید به حل آن از راه دیپلوماتیک توجه شود و باید از طریق دیپلماسی حل گردد، زیرا سیاست فشار، اتهام و بهانه های بیهوده هیچ فایده ای ندارد و همیشه بی ثمر خواهد بود.
مسئله آخر این است که به آینده روشن و پر رونق افغانستان فکر شود اگر خدای ناخواسته هنوز کسی به فکر گل آلود کردن آب در افغانستان و صید ماهی در آن باشد، باید بداند این طرح شکست خورده است و اجرای بازی سیاست منفی در افغانستان اولتر از همه بازیکنان را از بین خواهد برد.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version