نویسنده: جنید بلوچ
در این روزهای اخیر، علی میثم نظری مسئول روابط خارجی جبهه مقاومت، در واکنش به حمله بر ریل جعفر اکسپرس، در صفحه ایکس خود ظاهرأ اقدام به محکومیت تروریزم(!) کرد. اما در پشت این محکومیت، به وضوح ردپای پشتیبانی یک اجندای سیاسی گسترده مشاهده میشود.
نظری، که مسئولیت روابط خارجی و سیاسی جبهه مقاومت را به عهده دارد، از یک طرف تلاش میکند احساسات جهانی را علیه طالبان تحریک کند و از طرف دیگر موضع و موقف پاکستان را تقویت میکند.
بررسی دقیق این توییت نشان میدهد که جبهه مقاومت نه تنها در راستای تقویه بیانیههای تبلیغاتی پاکستان گام برمیدارد، بلکه تلاش دارد بُعد جهانی چالشهای داخلی افغانستان را از زاویهای که استخبارات پاکستان به جهان ارائه میدهد، گسترش دهد. این همان سیاستی است که همواره برای بیثبات سازی افغانستان به کار گرفته شده و اکنون جبهه مقاومت نیز بخشی از این بازی شده است.
منافع مشترک پاکستان و جبهه مقاومت چیست؟
اگر توییت علی میثم نظری را از منظر تحلیلی بررسی کنیم، روشن میشود که این موضع کاملاً با اجندای استخباراتی پاکستان هماهنگ است. او تصویری تحریفشده از وضعیت کنونی افغانستان ارائه میدهد تا همه مسئولیت بیثباتی منطقه را متوجه طالبان کند، در حالی که نقش پاکستان را کاملاً نادیده گرفته است.
سؤال اینجاست که اگر جبهه مقاومت حقیقتاً برای آزادی افغانستان مبارزه میکند، چرا تا امروز هیچ اشارهای به نقش پاکستان در حمایت از گروههای تروریستی و مداخلات استخباراتی آن در امور افغانستان نکرده است؟ واقعیت این است که جبهه مقاومت، اکنون به ابزاری در خدمت استراتیژی پاکستان تبدیل شده تا بتواند حمایت بینالمللی را به خود جلب کند و حکومت فعلی افغانستان را در انزوا قرار دهد.
جدایی طلبان بلوچ و جبهه مقاومت؛ سیاستی دوگانه
در شرایطی که جدایی طلبان بلوچ از سرکوب و ظلم پاکستان به ستوه آمده و برای استقلال خود مبارزه میکنند، جبهه مقاومت از این وضعیت در راستای منافع پاکستان بهره برداری میکند. علی میثم نظری در تازه ترین اظهاراتش طالبان را عامل اصلی گسترش تروریزم معرفی کرده، اما همزمان از این حقیقت چشم پوشی کرده که استخبارات پاکستان سالهاست از داعش و دیگر گروههای افراطی حمایت میکند.
حقیقت این است که جبهه مقاومت در تلاش است تا قضیه مبارزه بلوچها را بهعنوان ابزاری استراتیژی پاکستان به کار گیرد، تا از یکسو حمایت جهانی را بهدست آورد و از سوی دیگر، علیه حکومت افغانستان توطئه چینی کند. این سیاست کاملاً با اهداف درازمدت استخبارات پاکستان همخوانی دارد که همواره در تلاش بوده در امور داخلی افغانستان مداخله کند و منافع استراتژیک خود را تأمین نماید.
جبهه مقاومت به طور آشکار در مسیر خلاف منافع ملی افغانستان حرکت میکند. مواضع اخیر این جریان نهتنها برنامه تبلیغاتی پاکستان را تقویت میکند، بلکه باعث تشدید بیثباتی داخلی افغانستان میشود. اکنون مردم افغانستان باید به اهداف پشت پرده چنین مواضعی پی ببرند، چراکه این سیاستها تنها زمینه ساز افزایش نفوذ پاکستان شده و حاکمیت ملی کشور را تضعیف میکند.
علی میثم نظری که خود را نماینده جبهه مقاومت معرفی میکند، در اظهارات اخیراً مبارزات جدایی طلبان بلوچ را در راستای اهداف سیاسی خود به کار گرفته. او به جای پرداختن به نقش پاکستان در حمایت از تروریسم، حمله به قطار جعفر اکسپرس را به افغانستان ارتباط داده و عملاً روایت تبلیغاتی پاکستان را تقویت کرده است.
این در حالی است که جدایی طلبان بلوچ سالهاست که علیه سرکوب، ربایشهای اجباری و عملیاتهای نظامی پاکستان مبارزه میکنند. مبارزات آنان علیه سیاستهای استعماری پاکستان است و هرگز در امور داخلی افغانستان مداخله نکردهاند. برعکس، این پاکستان بوده که همیشه در تلاش بوده با استفاده و روابط با گروههای تروریستی، افغانستان را بیثبات کند. اما علی میثم نظری، از موضع جبهه مقاومت، مبارزه برحق بلوچها را به بخشی از بازی سیاسی خود تبدیل کرده است، که این امر نشاندهنده نیت سوء او و همسوییاش با اهداف استخباراتی پاکستان است.
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.