نویسنده: سائس سعیدی
اُسرای‌ بغاوت‌گران:
حکم‌ شرعی در مورد اُسرای بغاوت‌گران این است که قتل آنها در صورتی که با زندانی شدن از عمل شوم بغاوت دست بکشد صحیح نمی‌باشد چون مقصود که دفع شر‌ شان می‌باشد با زندانی شدن حاصل می‌شود و اگر با زندانی کردن از عمل بغاوت نادم و پشیمان نشود امیر مسلمان‌ها میتواند آنها را قتل کند تا شر بغاوت‌گران از سر مسلمان‌ها و حکومت اسلامی دفع کرده شود.
اگر بغاة طلب صلح نمود که به خیر حکومت اسلامی باشد با آنها صلح کرده شود اگر به خیر مسلمین نبود پذیرفته نشود؛ در قبال صلح که با حکومت اسلامی می‌کنند از آنها چیزی گرفته نمی‌شود چون مسلمان است. قتل کودکان، زنان و بزرگ‌سالان بغاوت‌گران تا زمان که در جنگ علیه حکومت اسلامی شرکت نکنند جواز ندارد. اسیر گرفتن اولاد‌ و زنان بغاة صحیح نمی‌‌باشد. باغی کفن و دفن کرده شود، بدون اینکه نماز جنازه به آن خوانده شود.
اموال بغاوت‌گران:
اموال بغاوت‌گران مصادره کردن درست نمی‌باشد؛ ولی تا زمان که از بغاوت دست بکشد، توقیف کرده شود هر وقت از بغاوت‌کردن منصرف شدند دوباره مال آنها اعطاء شود. استفاده سلاح و موتر‌های بغاوتگران در وقت ضرورت جائز است؛ چنانکه حضرت علی -رضی الله عنه- در بصره مال بغاة را میان اصحاب خود تقسیم نمود؛ اما باید بیان کرد که این تقسیم‌ کردن بخاطر تملیک نمی‌باشد که مال شخصی هر فرد قرار گیرد؛ بلکه بخاطر حاجت و نیاز است هر وقت که حاجت و نیاز برطرف شود دوباره برگردانیده می‌شود.
فرق بغاة با خوارج:
۱- خوارج کسانی هستند که به اساس تکفیر که مسلمان‌ها را می‌کنند در مقابل آنها می‌جنگند و خون مسلمان‌ها را حلال می‌دانند‌؛ اما بغاوت‌گران در مقابل مسلمان‌ها به اساس تاویل که در نزد خود‌ دارند قتال می‌کنند.
۲- نظر اهل سنت و الجماعت این است که خوارج همه مبتدع و گمراه است؛ اما بغاوتگران عاصی، فاسق و بعضی مخطی است که خطاً دست به بغاوت زده است که اگر کسی آنها را از این را باطل آگاه سازد بعضاً منصرف می‌شوند.
۳- قتال خوارج امتثال و اجرای مستقیم اوامر شارع و پیامبر اکرم -صلی الله علیه و سلم- است؛ اما قتال بغاوتگران منوط به رای امام است، ترک قتال و صلح نمودن با بغاة بهتر است.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version