نویسنده: عبدالمتین خاکسار

ستون‌های اصلی خیمهٔ یک کشور را امنیت تأمین می‌کند و در گرو استقرار آن، سایر اجزای کاری کشور و دولت استحکام و پایداری پیدا می‌کنند و رشد و پیشرفت به دست می‌آید.

اولین مقوله در قیام ملت، بروزآوری امنیت در بستر آشفته و پراکندهٔ کشور و برچیدن دام و دامن ناامنی، بی‌ثباتی و پریشانی بوده است.

آنچه ملت را از درون پریشان و از بیرون نالان کرده بود و در طول سال‌های سخت اشغال، انگیزه و توانشان را برای ادامه و پیمودن مسیر زندگی فروهشته بود، همین نبود امنیت و نداشتن اطمینان به روزهای خوش پیش‌ِرو بوده است.

این اوضاع حاصل عوامل مختلف و متعددی بود که همه‌ٔ آن‌ها را می‌توان زیرمجموعه و اقسام متعدد یک دسته دانست: حضور و فعالیت مخالفان در دوران حاکمیت سابق و روی کار بودن آنان.

همان‌قدر که مخالفان در گذشته ارج و قرب دستگاه حاکم بر کشور را به نفع و سمت خویش متوجه ساخته بودند و تنها برای ایمن‌سازی محدوده و منطقهٔ خویش پلان و برنامه داشتند، بیش از آن، برای سایر ملت و مردمان در جای‌جای وطن اندیشه‌ای برای ایمن‌سازی، برچیدن دام‌های ناامن‌کننده و بازداشت و تعقیب عوامل امنیت‌زدا نداشتند یا نمی‌خواستند این داستان‌های وحشتناک خاتمه پیدا کند و آب خوشی از گلوی ملت پایین برود.

از همین‌رو، لکهٔ ننگ بی‌امنی در جبین تک‌تک دست‌اندرکاران حکومت سابق باقی مانده بود که می‌توانستند اوضاع را سامان ببخشند، اما نبخشیدند و همچنین قدرت در دست‌شان بود که زمینه را برای رشد و شکوفایی ملت فراهم نمایند، اما ننمودند و تنها در فکر خویشتن و خویشان خویش بودند. عرصهٔ اندیشه‌شان در محدودهٔ تنگ فامیل، وابستگان و قومیت خودشان محدود و بسته شده بود.

اصلی‌ترین عامل ناامنی در کشور، حضور و دخالت یا به تعبیر صریح‌تر، اشغال وطن توسط اشغالگران خارجی و ورود نظامی آنان در خاک افغانستان بوده است.

جدا از آن، آنچه اوضاع را مخرب‌تر و زیستن را مشکل‌تر می‌نمود، عدم برنامه و پالیسی حکومت سابق در خصوص حل‌وفصل ناامنی و برداشتن موانع پیش‌روی این وضعیت نابهنجار بود.

زیرا تأمین منفعت مادی و حفظ اقتدار و چوکی مسئولان دولتی در دوران پیشین در همین ناامنی نهفته بود و یکی از علت‌های موجه ورود و حضور اشغالگران برشمرده می‌شد، تا از این موقعیت بتوانند استفاده نمایند و به بهانه‌های واهی، توجه و کمک‌های جامعهٔ جهانی را برای افغانستان جلب کنند و خویشتن خویش را فربه‌تر کرده و سرمایه‌های ملی را به تاراج ببرند.

غافل از اینکه افرادی را که عامل ناامنی می‌دانستند، در حقیقت آزادی‌بخشان واقعی و میهن‌دوستانی بودند که در پی آزادی و رهایی کشور از یوغ اشغال و حضور نظامی خارجیان بودند؛ نکته‌ای که دولتمردان سابق در اندیشهٔ آن نبودند و اصلاً چنین طرز تفکری نداشتند و نمی‌پنداشتند که وطن در دست و تصرف دیگران است، نه خودی‌ها و ملت.

از همین‌رو، نه مسئولان در پی کاستن ناامنی بودند و نه اشغالگران خواهان پایان‌یافتن ناامنی و ایجاد ثبات، امنیت و آرامش.

در این میان، تنها ملت زخم و رنج و تعب و بلا را تجربه می‌کردند و به جان می‌خریدند و توان برداشتن و رفع معضل کلان اجتماعی به نام ناامنی را نداشتند.

این بود عصاره و چکیدهٔ وضعیت افغانستان در حکومت سابق و معضلات فراگیر جامعه، اجتماع و مردم دربارهٔ امنیت و آرامش.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version