موضوع قدرت در افغانستان همواره با اختلافات سیاسی پایدار همراه بوده است. از چهار سال به این سو، مخالفین حکومت سرپرست سناریویی را تحت عنوان «واگذاری قدرت به مردم» ارائه میکنند که ظاهراً از حقوق مردم و اعاده حکومت مردمی سخن میگوید، اما در حقیقت، هدف آنها سپردن قدرت به دستان چند حرکت سیاسی، گروههای نیابتی و احزاب است.
حکومت سرپرست که پس از مبارزهای بیست ساله برای استقلال، به یاری مردم در برابر اشغالگران خارجی و جمهوریت سرنگونشده به قدرت رسیده است، از سوی مخالفین فاقد مشروعیت مردمی خوانده میشود. برعکس، خودشان را تنها نمایندگان اصلی مردم و ممثل اراده ملت نشان میدهند، اما این ادعاها با حقایق و شواهد در تضاد است.
جمهوریت بیست ساله گذشته در افغانستان، نمونهای محدود و ناقص از ایدیولوژی دموکراسی بود. این جمهوریت، اگرچه به نام حکومت دموکراتیک یاد میشد، اما در عمل تقسیم نابرابر قدرت بین گروههای قومی، حزبی و مورد حمایت خارجیها بود. تمام دوره جمهوریت سرنگونشده، به جای مشارکت مردم، بر اساس نفوذ خارجی و انحصار قومی استوار بود؛ قدرت و نمایندگی واقعی برای تمام مردم محدود بود و در بسیاری از موارد، قدرت تنها در دستان چند چهره و گروه تاریک بود که امروز نیز بیرق مخالفت را برافراشتهاند.
کسانی که امروز فریاد «واگذاری قدرت به مردم» را سر میدهند، همان مقامات دیروزند که اصول اساسی دموکراسی اعلام شده خود را نادیده گرفتند و به جای منافع اجتماعی، از قدرت برای حفظ قدرت چند حزب محدود استفاده میکردند. مخالفین امروز، همان مقامات دیروزند که به جای منافع کشور و مردم، منافع شخصی و حزبی برایشان ارزشمند بود/است و همیشه میخواهند مردم قربانی آن باشند.
واگذاری قدرت به مردم، یک سناریوی فریبنده است که چیزی جز سوء استفاده از احساسات مردم نیست. مخالفین این سناریو را برای رسیدن به قدرت و منافع سیاسی سر میدهند، اما تمام واقعیتها درباره حکومت سرپرست را نادیده میگیرند. شاید آنها چهار سال پیش را فراموش کرده باشند که همین مردم ابتدا اشغالگران را از صدها ولسوالی و سپس ولایات کشور بیرون راندند و در نهایت یک حکومت مرکزی را حاکم ساختند. حاکمان فعلی فرزندان همان مردمی هستند که بیست سال برای پایان اشغال و ساقط کردن جمهوریت مبارزه کردند، به همین دلیل حکومتداری آنها ریشه در مردم دارد.
همزمان با این، مخالفین حکومت سرپرست در روزهای اخیر موضوع مشروعیت مردمی را داغ نگه داشتهاند. آنها پس از آن این موضوع را مطرح کردند که حکومت سرپرست در بخش مشروعیت بینالمللی نیز پیشرفت کرد و گامهایی برداشت. مخالفینی که سرگردان و وارخطا هستند، با به رسمیت شناخته شدن حکومت سرپرست، به موضوع مشروعیت داخلی روی آوردهاند و میخواهند با شعارهای نادرست و دروغین، دستگاه تبلیغاتی خود را به پیش ببرند. آنها در هر ترفند تبلیغاتی کمکم با شکست مواجه میشوند و هر دریچهای که از طریق آن میخواهند گروههای نامشروع خود را در میان مردم محبوب سازند، به رویشان بسته میشود.
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.