نزدیک به چهار سال از رویکار آمدن حکومت سرپرست میگذرد؛ حکومتیکه برخلاف انتظار اکثر مخالفان خود، توانست بسیار زودتر از آنچه پیشبینی میشد، قدرت خویش را تحکیم بخشد و ساختارهای اداری، امنیتی و اقتصادی کشور را تا حد زیادی نظم بخشد.
درحالیکه بسیاری باور داشتند این حکومت در برابر چالشهای زیاد داخلی و فشارهای خارجی تاب نخواهد آورد، اما دستاوردهای آن در تأمین امنیت، مبارزه با فساد و راهاندازی پروژههای زیربنایی نشان داد که برخلاف تبلیغات منفی، توان اداره کشور را دارد.
در تمام این مدت، مقامهای رژیم جمهوریت که از قدرت برکنار شدهاند، تلاشهای زیادی بهخرج دادند تا گویا در برابر حکومت سرپرست اقدامی انجام دهند و برای حامیان خارجی خود دستاوردی ارائه کنند؛ تلاشهاییکه بارها با شکست روبهرو شده و حتی پیش از آغاز نتیجهگیری، با ناکامی مواجه گردید.
ایجاد ائتلافهای گوناگون با نامهای مختلف، یکی از شیوههای تکراری و شکستخورده آنان در مقابله با حکومت سرپرست بود؛ ائتلافهاییکه بسیاریشان پیش از آنکه شکل منسجم بگیرند، از هم پاشیدند و اعضای آنها همچون گذشته متفرق شدند.
در پس فروپاشی این ائتلافها عوامل گوناگونی دخیل بوده که در این یادداشت، به شماری از مهمترین آنها بهگونه مختصر اشاره میشود:
۱. رقابتهای قومی:
یکی از دلایل عمده ناپایداری این ائتلافها، اختلافات قومی میان اعضایشان بود؛ رهبران این جریانها بیشتر از آنکه منافع جمعی را در نظر بگیرند، در پی برتریدادن به قوم و سمت خود بودند. این تعصبهای قومی سبب بیاعتمادی متقابل شده و مانع از شکلگیری صف واحد و هماهنگ گردید.
۲. اختلافات سیاسی:
تفاوت دیدگاهها و موضعگیریهای متضاد در مورد آینده، دلیل دیگر فروپاشی این ائتلافها بود. برخی از اعضایشان در نشستها، خود را طرفدار بازگشت نظام جمهوریت معرفی میکردند، درحالیکه گروهی دیگر، خواهان شکلگیری ساختارهایی چون فدرالیزم بودند. این اختلافات بهجای ایجاد اتحاد، شکافهای بیشتری در میانشان بهوجود آورد.
۳. نفاق درونی:
عدم صداقت، توطئهچینیهای پنهانی و تلاش برای حذف یکدیگر از درون، از عوامل اساسی دیگر شکست این ائتلافها بودند. بسیاری از چهرههای سرشناس این ائتلافها بهجای کار مشترک، درگیر رقابتهای شخصی و سیاسی شده و بهمنظور جلب حمایت حلقات استخباراتی، علیه همقطاران خود توطئه میکردند.
۴. منافع شخصی:
در نهایت، جاهطلبیها و منافع شخصی، نقش اصلی را در فروپاشی این ائتلافها بازی کرد؛ چهرههاییکه در این اتحادها فعال بودند، نه برای خیر عامه، بلکه برای برگشت دوباره به قدرت، چور و چپاول داراییهای عمومی، گرفتن امتیاز بیشتر و حفظ موقعیتهای گذشته خود تلاش مینمودند.
با توجه به همه این دلایل، آشکار میشود که مخالفان حکومت سرپرست نهتنها در ساختن صف متحد ناکام ماندند، بلکه بهدلیل اختلافات درونی، جاهطلبیهای فردی و وابستگی به بیرون، بیش از پیش بیاعتبار شدهاند.
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.