نویسنده: مبارز هروی
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.
بخشدوم: ادامه روایت تسلط احمدشاه مسعود بر معادن پنجشیر:
فرد راوی «سلطان جان کلیوال» در ادامه نقل چشمدیداش از سقوط معادن پنجشیر بهدستان نامبارک مسعود و دارودستهاش چنین میگوید: در یکی از روزها «امرالله صالح» به خیمهام آمد و یک نامه را برایم داد و گفت که این را احمدشاه مسعود برایم داد و با جدیت از من خواست که آنرا به شما برسانم.
زمانیکه نامه را بازکردم در آن چنین نوشته بود که «انجنیر کلیوال السلام علیکم! از آنجاییکه شما را از پولیتخنیک میشناسم آدم خوب هستید و انجنیرانتان هم مردمان خوبی هستند، مجاهدین به معدن ضرورت دارند، اگر میخواهید که تلف نشوید لطفاً معدن را در ظرف سه الی چهار روز تخلیه کنید» احمد شاه مسعود مسئول مجاهدین پنجشیر.
من موضوع «نامه احمدشاه مسعود» را به مرکز اطلاع دادم. در همان روز رئیس سروی معادن و جیولوجی بعد از اجازه و هدایت مقام وزارت معادن و صنایع برایم هدایت داد که: هرچه زودتر تمام وسایل ثقیله را در داخل تونل های حفرشده در معدن جابجا و تسلیم پوسته امنیتی معدن نمائید و با تمام پرسونل و سامانهای قابل انتقال به صوب مرکز حرکت کنید، در کار تان محتاط باشید.
من هم طبق هدایت، همه کارها را روبهراه کردم وسایلی از قبیل: جنراتورها، کمپریسورها، دستگاههای برمهکاری و غیره را داخل تونلها قراردادم و به قوماندان پوسته امنیتی که عبدالرحمن نام داشت و از لوگر بود تسلیم کردم.
در ضمن برای قوماندان پوسته این موضوع را یادآور شدم که برادر! تو در پوستهات دوازده نفر داری و مجاهدین «که آنها را اشرار مینامیدند» تعدادشان زیاد است چه خواهی کرد؟
او گفت نمیدانم در تشکیلما به همین تعداد سرباز شامل است.
گفتم بهتر است با مقام بالاتر تماس بگیرید که کدام چارهای برای شما بیاندیشد.
من با تمام اعضای گروهم به تاریخ 28 عقرب سال 1357 به طرف کابل آمدم و بعد از یک هفته خبر رسید که معدن زمرد پنجشیر بهطور کلی سقوط نموده است و مسعود و همراهاناش تمام سربازان پوسته امنیتی را هم کشته اند.
بعد از آنروز تمام معادن زمرد پنجشیر به تسلط احمدشاه مسعود، برادران او و دیگر دوستانش قرار گرفت.
ادامه دارد…