نشست‌های بین‌المللی دربارهٔ افغانستان، به‌ویژه نشست دوحه، همواره محلی برای سنجش وزن و اعتبار بازیگران سیاسی و کسانی بوده که خود را به ناحق «سیاسیون افغانستان» می‌نامند.

در این میان، شورای مقاومت که علی‌رغم واقعیت میدانی، خود را یکی از مهم‌ترین این نهادها می‌پندارد، تازه‌ترین مواضع انتقادی خود را در برابر روند گفت‌وگوهای سازمان ملل با حکومت سرپرست منتشر کرده ‌است.

حال سوال این‌جاست که آیا این شورا در جایگاهی قرار دارد که بتواند چنین انتقادهایی را با پشتوانهٔ واقعی مطرح کند؟ آیا اعضای این شورا آن‌گونه که ادعا می‌کنند، نمایندگان ملت افغانستان اند یا خیر؟!

شورای مقاومت در این اعلامیهٔ خود، خواستار شفافیت شده و سازمان ملل را متهم به تقویت یک‌جانبهٔ حکومت سرپرست نموده و از لزوم «میکانیزم شفاف، همه‌شمول و عادلانه» سخن گفته‌است.

به‌راستی، شورایی که به زعم خودش بر نبود شفافیت دیگر نهادها و سازمان‌ها خرده می‌گیرد، خودش تا چه اندازه شفاف عمل کرده و کارکردهای اعضای خود را همگانی ساخته‌است؟

مگر غیر از این است که ترکیب اعضا، منابع مالی، سازوکار تصمیم‌گیری و حتی میزان ارتباط این شورا با مردم افغانستان همواره در هاله‌ای از ابهام قرار داشته ‌است؛ به‌گونه‌ای که بیشتر جلسات این شورا با حلقات استخباراتی در بیرون از کشور، پشت درهای بسته برگزار می‌شود و دست‌آورد آن چیزی بیش از چند اعلامیهٔ خبری نیست.

طرز بیان این اعلامیه چنان است که فرد ناآشنا با این حرکت، تصور می‌کند این اعلامیه از سوی یک نهاد یا حرکت سیاسی‌ای صادر شده که هم مشروعیت مردمی و هم اعتبار بین‌المللی دارد؛ حال‌ آن‌که در واقع این چهره‌های فراری، نه‌تنها پس از سقوط جمهوریت، بلکه در بیست سال اشغال افغانستان نیز هیچ‌گاهی تحت نام هیچ حرکت و نهادی نتوانستند مشروعیت مردمی را به دست آورند.

اکنون هم هیچ جناح رسمی‌ای این شورای متوهم را به عنوان شریک معتبر گفت‌وگو و یا بدیل سیاسی نپذیرفته و در هیچ مقطعی با آنان وارد تعامل نشده‌است؛ جز حلقات استخباراتی بعضی کشورها، آن‌هم نه برای همکاری، بلکه برای استفاده ابزاری از آنان در برابر ملت افغانستان.

در بخش دیگر این اعلامیهٔ تازه، شورای مقاومت با اشاره به تعاملات سازمان ملل با حکومت سرپرست افغانستان، از این سازمان خواسته ‌است که اشتباهات گذشته را دوباره تکرار نکند. اما واقعیت این است که عدم تعامل سازمان ملل با حکومتی که از دل مردم برخاسته و روی‌آوردن آن به گروه‌ها و جبهاتی که از سوی مردم طرد شده‌اند، تکرار همان اشتباهات گذشته ‌است.

اشتباهی که ملت رنج‌دیدهٔ افغانستان بیست سال تمام تاوان آن را پرداختند و تعامل سازمان ملل با رژیم جمهوریتِ ساقط‌شده، جز فساد و تباهی برای افغانستان و مردم آن چیزی در پی نداشت.

در نتیجه باید گفت چنین ادعاها و اعلامیه‌های به ظاهر دلسوزانه، در تضاد با ماهیت واقعی این افراد است و این‌گونه بیانیه‌ها هیچ‌گاهی مشروعیت مردمی و بین‌المللی را برای آنان باز نمی‌گرداند و مردم افغانستان نیز دیگر فریب این شعارهای پوچ و میان‌تهی را نخواهند خورد.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version