نویسنده: ابوحمزه بلخی

این مقاله به بررسی گروه بغاوت و عواملی که در شکل‌گیری، تقویت و فروپاشی آن نقش داشته‌اند، می‌پردازد. همچنین، روند انتقال فعالیت‌های این گروه از فضای واقعی به بستر مجازی تحلیل می‌شود.

۱. پیدایش:
پس از شکست آمریکا و به قدرت رسیدن امارت اسلامی در افغانستان، گروهی به نام “مقاومت ملی” در دره پنجشیر شکل گرفت و علیه نظام حاکم و مردم کشور اقدام به شورش کرد. این گروه با حمایت‌های بیرونی به دنبال ایجاد آشوب و اختلال در امنیت کشور بود. پیدایش این گروه نشان‌دهنده تأثیرات سیاسی و اجتماعی غرب بر برخی افراد جامعه است. در غیر این صورت، چگونه می‌توان تصور کرد که عده‌ای از مردم خودشان علیه ملت‌شان برای برهم زدن آرامش و امنیت اقدام به بغاوت کنند؟

۲. ترکیب اعضا:
اعضای این گروه فاقد مشروعیت اجتماعی هستند و بیشتر افرادی هستند که اعتبار خود را در میان مردم و جامعه از دست داده‌اند. آن‌ها به نوعی با رژیم‌های قبلی مرتبط بوده‌اند و به دلیل جنایات و خیانت‌های گذشته، جایگاه خود را در میان ملت از دست داده‌اند. این افراد از ترس انتقام مردم به دنبال جلب حمایت خارجی بودند تا بتوانند با انگیزه‌های خصمانه خود، بقای خود را تضمین کنند. آن‌ها با بیگانگان همکاری کردند و به جواسیس خارجی اطلاعات دادند تا در داخل کشور فعالیت کنند و صدای بغاوت سر دهند.

۳. تلاش برای استمرار:
پس از کارنامه ننگین‌شان در دوره جمهوریت، اعضای این گروه به دنبال راهی برای فرار از خطر انتقام مردم بودند. برخی از آن‌ها به کشورهای دیگر پناه بردند و برخی دیگر با تغییر هویت در داخل کشور ماندند. تعدادی نیز به دلایل نامعلوم با جواسیس خارجی همکاری کردند و علیه نظام حاکم شوریدند و بردگی غرب را پذیرفتند.

۴. تأثیر رسانه‌ها در شهرت این گروه:
نقش رسانه‌ها در شهرت و تصویر یک گروه در عصر ارتباطات غیرقابل انکار است. رسانه‌ها می‌توانند در شکل‌دهی به افکار عمومی و تقویت یا تضعیف گروه‌ها نقش تعیین‌کننده‌ای ایفا کنند. این گروه از رسانه‌ها بیشترین بهره را برد و اعضای آن بسیار کمتر از آن چیزی بودند که رسانه‌ها بزرگ‌نمایی می‌کردند. بیشتر رسانه‌های خارجی و برخی همسایه‌ها به این گروه بال و پر دادند و آن را بزرگ‌تر از آنچه بود نشان دادند. امروزه نیز فعالیت‌های این گروه بیشتر به تبلیغات رسانه‌ای محدود شده است.

۵. هدف این گروه:
این گروه به نمایندگی از غرب فعالیت می‌کند و به دنبال ترویج اندیشه‌ها و افکار تحمیلی و ناکام‌مانده غرب در افغانستان است، مانند دموکراسی، آزادی و حقوق بشر. این شعارها پوچ و خالی از عمل بوده و هیچ خیری برای بشریت نداشته‌اند. تجربه دو دهه گذشته در افغانستان و نمونه‌های مشابه در سوریه، لبنان و فلسطین نشان می‌دهد که این ادعاها تنها در حد شعار باقی مانده‌اند و واقعیت خلاف آن‌ها را نشان داده است.

۶. پایان این گروه:
این گروه اکنون تنها به تبلیغات رسانه‌ای محدود شده است و روزبه‌روز از اعتبار و نفوذ آن کاسته می‌شود. جنایات و فریب‌هایشان باعث شد حتی حامیان و طرفداران سیاسی آن‌ها نیز از حمایت دست بکشند و کناره‌گیری کنند. فعالیت‌های مجازی این گروه نیز رو به افول است و به نظر می‌رسد که این جریان به پایان خود نزدیک می‌شود.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version