نویسنده: عبدالشکور زمانی
شکی نیست که مشروعیت زمانی بهدست میآید که یک جریان یا گروه، در گذشته و در دوران حکومت و قدرت، پشتیبان واقعی مردم بوده باشد، در سختیها از آنان حمایت کرده باشد و در برابر ظلم و ستمی که بر آنان روا داشته شده، ایستادگی و دفاع کرده باشد.
زیرا معنای مشروعیت صرفاً این نیست که به هر قیمتی در قدرت باقی ماند یا خون جوانان کشور را در هر میدان بیدلیل ریخت. مشروعیت بهمعنای چپاول اموال ملی، تاراج سرمایههای کشور، خالیکردن ذخایر طبیعی و تخریب سیستم مالی کشور نیست.
به گفتهٔ فضل فضلی، رئیس ادارهٔ امور حکومت پیشین، «مخالفان سیاسی طالبان و سیاستمداران گذشتهٔ افغانستان تمامی برنامهها و امکانات خود را از کشورهای خارجی دریافت میکنند.»
پس چگونه میتوان انتظار داشت که بر چنین مهرههایی که در صفحهٔ شطرنج سیاست از خارج هدایت و تمویل میشوند، اعتماد کرد و سرنوشت کشور را به دست آنها سپرد، درحالیکه از همان ابتدا معلوم است که ابزار دست دشمنان هستند؟!
بنابراین، باید پذیرفت که افراد حکومت پیشین و گروههای سیاسی وابسته به آنها، بدون حمایت ملت، نمیتوانند مشروعیت داشته باشند و نباید بهاشتباه فکر کنند که میتوانند بهجای مردم تصمیم بگیرند و دربارهٔ سرنوشت آنان با هر کسی سازش کنند.
موضوعی که پس از سقوط این گروهها در رسانهها مطرح شده، اختلافات عمیق میان آنها و ناتوانیشان در دستیابی به یک توافق مشترک است. تضاد منافع، مانع اصلی ایجاد یک اجماع در میان گروههای مخالف است.
فضل فضلی در ادامهٔ مصاحبهاش میگوید: «شمار زیادی از مخالفان سیاسی طالبان که در هفتههای اخیر در انقره، ویانا و اسپانیا نشستهایی برگزار کردند، متهم شدهاند که در تلاش برای بازکردن راه یک جنگ دیگر در افغانستان هستند.»
افغانستان که هنوز از زخمهای ناشی از خیانت همین جنایتکاران بهبود نیافته، بار دیگر با نقشههای شوم این افراد در معرض خطر جنگی تازه قرار گرفته است. اما چنین جنگی نه عملی است و نه امکانپذیر؛ زیرا افغانستان کنونی از امنیت و ثبات برخوردار است، نیروهای امنیتی نظم و انسجام پیدا کردهاند و شرایط به گونهای نیست که زمینه برای شعلهور شدن دوبارهٔ آتش جنگ فراهم شود.
در هر صورت، کسانی که هنوز هم جنگ و خونریزی را تنها راهحل میدانند، چگونه میتوانند انتظار داشته باشند که در داخل کشور سخنانشان شنیده شود؟! به هیچ وجه امکان ندارد که چنین تفکراتی از افرادی برخیزد که واقعاً به این خاک و ملت وفادار باشند.
اما مخالفان فراری، افکار ناپخته و اهداف شومی در سر دارند و حاضرند هر ارزشی را فدای منافع شخصی خود کنند.
به همین دلیل، این فراریان و خائنان هیچ جایگاهی در میان مردم افغانستان ندارند. فرار آنها پرده از حقیقت چهرهٔ اصلیشان برداشت و نشان داد که چگونه برای منافع خود، حاضرند افغانستان را ملک شخصی خود بدانند و برای نابودی آن جلسات و نشستهای توطئهآمیز برگزار کنند.
غافل از اینکه ملت افغانستان امروز آگاه شده و هرگز اجازه نخواهد داد که چنین افراد خیانتکار و وابسته دوباره به قدرت بازگردند و برای کشور نسخههای ویرانگر بپیچند.
از سوی دیگر، گروههایی که حتی در نشستهای خود قادر به رسیدن به یک توافق نیستند و از اختلافات رنج میبرند، چگونه میتوانند انتظار داشته باشند که دوباره افغانستان را تحت کنترل بگیرند و کشور را اداره کنند؟
این دودلیها و تناقضات، راه مشروعیت را برایشان بسته و دیگر جایی در این کشور برای آنها باقی نگذاشته است.
اگر کسی برای پیشرفت و آبادانی کشور تلاش کند و در خدمت مردم باشد، بدون شک ملت از او حمایت خواهد کرد، پشت او خواهد ایستاد و برای اقتدارش جان خواهد داد. اما این مفاهیم برای مخالفان فراری و خائنان کشور درکناپذیر است، زیرا آنان همواره بدون حمایت ملت حکومت کردهاند، با زور خود را در قدرت نگه داشتهاند و همواره حقوق مردم را سرکوب کردهاند.
فضل فضلی در بخش دیگری از مصاحبهاش به مسئلهٔ عدم بهرسمیت شناختن حکومت فعلی افغانستان اشاره کرده و گفته است: «طالبان براساس توافق دوحه در افغانستان به قدرت رسیدند، اما با گذشت نزدیک به چهار سال، هنوز هیچ کشوری در جهان آنها را بهرسمیت نشناخته و هیچگونه تعامل رسمی با آنان ندارد.»
اما تردیدی نیست که حکومت فعلی افغانستان تلاشهای خود را برای کسب مشروعیت بینالمللی ادامه میدهد. تأخیر در این روند، به معنای شکست یا ضعف نیست.
در گذشته نیز حکومتهای زیادی بودهاند که سالها طول کشیده تا بهرسمیت شناخته شوند، اما در نهایت توانستهاند جایگاه خود را تثبیت کنند. علاوه بر این، عدم بهرسمیت شناختن رسمی تأثیر منفی بر اقتصاد کشور نداشته است. برعکس، روند بازسازی و توسعه همچنان ادامه دارد و اوضاع کشور رو به بهبود است.
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.