پس از آن‌که نظام دست‌نشانده‌ی جمهوریت، که در رأس آن چهره‌های بدنام، معامله‌گر و فسادپیشه قرار داشتند، در سال هزار و چهارصد فروپاشید و نظام فعلی بر سر کار آمد، رهبران دلسوز و صادق این نظام که از دل مردم برخاسته بودند، با اخلاص و نیت پاک کمر همت بستند تا کشوری را، که پس از بیست سال از چنگال اشغالگران و نوکران داخلی‌شان آزاد شده بود، بسازند و بر زخم‌های عمیق ملت، که سال‌ها قربانی منافع شخصی سیاست‌مداران و باداران خارجی‌شان بودند، مرهم بگذارند.

در نخستین سال‌های روی‌کارآمدن نظام برحال، مسئولان تازه‌نفس با درک دقیق از نیازهای کشور، کار برنامه‌ها و پروژه‌های حیاتی را روی دست گرفتند. از جمله کانال قوش‌تپه که امروز در آستانه‌ی تکمیل قرار دارد و در آینده‌ی نزدیک مورد بهره‌برداری قرار خواهد گرفت. همچنان، ده‌ها پروژه‌ی کوچک و بزرگ در ولایات مختلف افتتاح گردیده است که هر یک نشانه‌ای از عزم راسخ و کار عملی برای آبادانی وطن است.

پروژه‌ی تاپی، که افغانستان را به شاهراه ترانزیتی منطقه مبدل خواهد ساخت، یکی از بزرگ‌ترین طرح‌های ملی است که در زمان امارت پیشین آغاز شد و یک‌سال قبل به‌صورت رسمی افتتاح گردید و اکنون با سرعت بالا رو به تکمیل است. کار استخراج ده‌ها معدن نیز در سراسر کشور جریان دارد که در اقتصاد آینده‌ی افغانستان نقشی اساسی خواهند داشت.

در کنار این دستاوردها، مدیریت آب‌های افغانستان یکی از مهم‌ترین و دشوارترین برنامه‌هایی است که حکومت اسلامی با جدیت عملی ساخته است. بند کمال‌خان و طرح سدسازی بر دریای کنر به اساس فرمان رهبری امارت اسلامی، نمونه‌های روشن از تلاش‌های خستگی‌ناپذیر مسئولان در جهت استفاده‌ی ملی از منابع طبیعی کشور می‌باشند.

اما کسانی که سال‌ها زمام امور کشور را در دست داشتند و تمام هم‌وغم‌شان در تأمین منافع شخصی و خوش‌خدمتی به بیگانگان خلاصه می‌شد، امروز طاقت دیدن هیچ‌یک از این پیشرفت‌ها را ندارند. همان کسانی که بیست سال تمام میلیاردها دالر را در پروژه‌های روی‌کاغذ و خیالی تلف کردند، حالا هر پروژه‌ی ملی را که حکومت فعلی افتتاح می‌کند، به تمسخر می‌گیرند و آن را «نمایش» می‌خوانند.

دیدار اخیر ملا عبدالغنی برادر، معاون رئیس‌الوزرا در امور اقتصادی، با زلمی خلیلزاد و مدیر اجرایی شرکت دلتا عربستان سعودی نیز نمونه‌ی تازه‌ای از همین واقعیت است. این دیدار که در راستای جلب سرمایه‌گذاری‌های بین‌المللی و آغاز فصل نوین همکاری‌های اقتصادی صورت گرفت، خشم و واکنش تند همان مخالفانی را برانگیخت که هنوز در خواب و خیال جمهوریت به‌سر می‌برند.

به‌ویژه افرادی چون امرالله صالح که از دشمنی دیرینه با خلیلزاد و نقش او در توافق‌نامه‌ی دوحه آزارده‌خاطر هستند، با نشر مطالب مغرضانه کوشیدند این پروژه را چون طرح‌های خیالی جمهوریت جلوه دهند و ادعا کردند این برنامه‌ها «روی یخ نوشته شده‌اند».
اما آن‌چه امروز مخالفان را می‌سوزاند، نه حضور خلیلزاد در یک نشست اقتصادی، بلکه پیشرفت واقعی پروژه‌هایی است که خودشان در بیست سال نتوانستند حتی پایه‌گذاری کنند.

از سوی دیگر، آنان می‌کوشند با پروپاگند و جنجال رسانه‌ای، ناکامی‌های خود را در دوران جمهوریت پنهان کنند؛ ناکامی‌هایی که از نبود شفافیت، فساد گسترده و ناتوانی در مدیریت سرچشمه می‌گرفت. اکنون که حکومت فعلی با گام‌های استوار پروژه‌هایی مانند تاپی و سد کنر را به پیش می‌برد، همان‌ها که روزی آبرو و عزت ملت را به بهای خوش‌خدمتی فروختند، نمی‌توانند شاهد این پیشرفت‌ها باشند.

امرالله صالح و امثال او، که در برابر طرح‌هایی چون بند کنر و تاپی به‌دلیل حمایت گسترده‌ی مردمی جرئت موضع‌گیری مستقیم ندارند، خشم و کینه‌ی خود را در قالب حمله به اشخاص و پروژه‌ها تخلیه می‌کنند. اما مردم می‌دانند که امروز کار در میدان است، نه شعار در رسانه.

صداقت، دلسوزی و خدمت صادقانه برای ملت چیزی نیست که در پسِ غبار تبلیغات پنهان بماند. حکومت اسلامی با توکل بر خدا و تکیه بر توان داخلی، در راه بازسازی افغانستان گام‌های عملی برداشته است و هیچ‌یک از هیاهوهای فضای مجازی نمی‌تواند مانع درخشش این حقیقت گردد.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version