نویسنده: فواد امیری
پاکستان؛ کشوری تازه تاسیس شده که بعد از خروج انگلیس از شبه جزیره هند، قد علم کرد و گفت:« من پاکستان هستم؛ سرزمینی برای مسلمانان، من برای حقوق مسلمانان هند جنگیدم تا که تاسیس شدم و تبدیل به پناهگاهی برای مسلمانان ستمدیدهای شدم که توسط هندوها تعذیب میشدند؛ من پاکستان هستم، سمبولی از اتحاد مسلمانان و…»پاکستان؛ کشوری که از به نام «کشور اسلامی» تاسیس شد، اما اساس آن خیر نبود چون تصمیم تاسیس آن توسط انگلیس اتخاذ شده بود، رهبران اول آن سِرها (دستنشاندههای انگلیس) و امامزادههای اسماعیلی (یکی از فرقههای گمراه شیعی) بودند و علمای دیوبند با تمام قاطعیت علیه تجزیه هند و تاسیس پاکستان ایستادند ولی چون تصمیم انگلیس بود، این مقاومتها سرکوب شدند و پاکستان به وجود آمد.پاکستان؛ کشوری که بنگالیهای «مسلمان» را قتلعام کرد، بلوچستیزی و پشتونستیزی درین کشور به اوج خود رسیده است، این کشور بستری مناسب برای ایجاد فرقههای گمراه است، هیچگاه با همسایگانش خصوصا افغانستان روابط خوبی نداشته و همیشه در ستیز و جنگ بهسر میبرد.پاکستان؛ کشوری که دولت مردان آن هیچگاه خیرخواه افغانستان نبودهاند و صرف برای منفعت خود (نه حتی برای مردمش)، همیشه در پی ایجاد بحران و تنش در افغانستان است و هیچ کشوری به اندازه پاکستان به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی افغانستان بخل نمیورزد پاکستان؛ کشوری که اقدام به رفتارهای غیر انسانی در حق بلوچها و پشتونها میکند تا سلطه بلامنازع خود را بر سرنوشتشان نشان دهد و مردم و حکومت افغانستان را تحریک میکند تا نشان دهد که حق دارد در امور کشور دیگر تصمیم بگیرد!پاکستان؛ کشوری که همیشه در مسایل داخلی افغانستان مداخله میکند و همین دخالتها و بخالتها سبب خراب شدن روابط بین این کشور میشود که مقصر اصلی پاکستان است.افغانستان میتواند مترقی باشد، اگر دیگران ما را به حال خودمان بگذارند؛ همه جنگهای داخلی، خارجی و اتفاقات ناخوشایندی که افغانستان تجربه کرده است، به این خاطر است که دیگران به جای ما تصمیم گرفتهاند و در واقع در این بین خود ما هم مقصر بودیم! چرا که به دیگران اجازه دخالت کردن در امور داخلی کشور را دادیم، اما الحمدلله با روی کار آمدن دوباره امارت اسلامی، دست همه مداخلهگران کوتاه شده و تا آخرین حد کوتاه خواهد شد. انشاءالله