میر افغان پسر عبدالحلیم و نواسه عمر، که اصالتاً اهل قریه دیگان از منطقه پنج‌پای ولسوالی خروار ولایت لوگر است، از دانشگاه الازهر مصر فارغ‌التحصیل شده است و سپس خود را به نام محمد قاسم مطرح کرده است، او به دلیل نسب پدری‌اش، نام خانوادگی حلیمی را نیز به اسم خود اضافه کرد و به این ترتیب با نام محمد قاسم حلیمی مشهور شد. در اینجا ناگفته‌های میر افغان/قاسم حلیمی را بشنوید و چهره واقعی او را بر خلاف همه ادعاها بشناسید.
از مصر تا افغانستان: حلیمی از دانشگاه الازهر فارغ‌التحصیل شد و پس از فارغ‌التحصیلی، در دوران سابق امارت اسلامی به‌عنوان مسئول تشریفات وزارت امور خارجه فعالیت کرد و سپس به‌عنوان نماینده در مزار شریف منصوب شد.
اما با آغاز حمله آمریکایی‌ها، حلیمی از کنار امارت اسلامی فاصله گرفت و به دنبال راهی برای تغییر چهره خود شد، همین بود که با دکتر عبدالله عبدالله ارتباط برقرار کرد و در افشای اسرار مهم امارت اسلامی نقش گرفت.
در دام امنیت ملی: در دوره‌ای که افغانستان تازه تحت اشغال آمریکا قرار گرفته بود و دولت نمادین کابل به‌عنوان یک ساختار نمایشی تشکیل شده بود، اداره امنیت ملی (پنجشیری‌ها) اجازه نامه ای را کشف کردند که به عاملان ترور/قتل احمدشاه مسعود از سوی وزارت امور خارجه داده شده بود. این سند دارای امضای حلیمی بود. اگرچه حلیمی در مورد این ترور هیچ اطلاعی نداشت و حتی وزارت امور خارجه نیز از این موضوع بی‌خبر بود؛ اما امنیت ملی او را به زندان بگرام منتقل کرد.
زندگی خاص در بگرام: در زندان بگرام، حلیمی تحت عنوان و نامی خاص زندگی می‌کرد. او برای آمریکایی‌ها حرف‌های زندانیان را ترجمه می‌کرد و در بازجویی‌ها به آن‌ها کمک می‌کرد, یک مجاهد کویتی به نام “فایز الکندری” گفته است که حلیمی به آمریکایی‌ها آن‌قدر نزدیک بود که سوالاتی شبیه به بازجویی‌های استخبارات مصر می‌پرسید.
اتهامات جاسوسی: گفته می‌شود که او برای استخبارات مصر کار می‌کرد. برخی از مجاهدین مصری ادعا کرده‌اند که حلیمی با عمرو موسی، وزیر امور خارجه مصر ارتباط نزدیک داشت و برای آن‌ها اطلاعات جمع‌آوری می‌کرد.
تلاش‌ها برای سفید‌نمایی خود: پس از آزادی از زندان بگرام، حلیمی مدتی را در پیشاور همراه با عبدالرحمن زاهد سپری کرد، زاهد در دوران امارت اسلامی معاون وزارت امور خارجه و وطندار حلیمی بود. اما وقتی نتوانست جایگاهی برای خود پیدا کند و فهمید که کارش به پیش نمی رود به افغانستان بازگشت. یعنی اساسا وی برای جاسوسی به پاکستان رفته بود نه به عنوان طالب و مجاهد، وقتی که حلیمی از پیشاور به کابل برگشت خُسر وی که یک مجاهد شناخته‌شده بود با گریه از سرنوشت دخترش نگران بود که این فرد مرتد شده است سرنوشت دختر من چه خواهد بود.
او در یک سپیس تویتر خود را به‌عنوان نخستین سخنگوی مبارزه جهادی امارت اسلامی علیه اشغال آمریکا معرفی کرد، در حالی که این مسئولیت در واقع بر عهده مولوی قدرت‌الله جمال، معین تازه منصوب‌شده اطلاعات و فرهنگ، با نام مستعار حامد آغا بود.
تاریخی سیاه: داستان حلیمی نمونه‌ای از نفاق و تغییرات مکرر اوست. هر تلاشی که کرده است، تنها برای پنهان کردن گذشته‌اش بوده، اما حقایق در تاریخ گم نمی‌شوند. اتهامات جاسوسی، روابط نزدیک با آمریکایی‌ها و تلاش‌های ناکام برای پاک کردن خود، او را به چهره‌ای تبدیل کرده که همیشه در صف نفاق و رذالت باقی خواهد ماند.
