نویسنده: مبارز هروی
جدال نخست: در زمانیکه افغانستان به برکت نظاماسلامی و مجاهدتهای شیرمردان آن از تجزیه حتمی نجات یافته بود و بعد از سالها جنگ و خونریزی به سبب جنگهای حزبی و سیاسی جنگسالاران، به امنیت سرتاسری دست یافته بود، آمریکای جنایتکار و همپیماناناش بخاطر براندازی ایننظام و پایهگذاری نظامهای دستساخته خودشان نظیر دیموکراسی و سکولاریزم، با بهانههای واهی برخلاف تمام قوانین بین المللی حملات وحشیانهای را علیه ملت و نظام افغانستان آغاز نمودند.نبردی که با پیشیگرفتن از جنگ ویتنام به طولانیترین جنگ تاریخ آمریکا مبدل شد. نبرد نابرابریکه با ایستادگی جانانه افغانها روبرو شد و در طولانیمدت خوابهای اشغالگرانرا تعبیر دیگر نمود.رویارویی دوم: بعدازآنکه آمریکا به شکست قریبالوقوعاش یقین حاصل نمود و توان ادامه اینجنگ ویرانگر را نداشت، از دروازه مذاکرات و گفتگو وارد شد و بخاطر کتمان شکست ننگیناش به پای میز مذاکره نشست.مذاکره با گروهی که یکزمان درخواست شانرا برای حلمشکلات از طریق گفتگو رد نموده بود، اما حالا و بعداز متحملشدن خسارات جانی و مالی بیشمار و خردشدن غرور کاذباش، خود پیشنهاد آتشبس ارائه نموده بود. آمریکا این مذاکراترا گامی مهم در راستای تحمیل خواستههای نامشروعاش میدانست و همچون روباهی مکار با استفاده از نیرنگ و فریب درپی بهکرسی نشاندن حرفهایش بود. اما بزرگان امارت اسلامی با تدبیر والای شان باریدیگر آمریکا را غافلگیر نمودند و همانند میادین گرم جهاد، در میز مذاکرات نیز برگ برنده را در اختیار گرفته و مجال خودنمائی را برایش ندادند. سرانجام آمریکایطاغوت دراین رویارویی نیز شکست خورد.آخرین امید: بعد از رویکار آمدن امارتاسلامی، آمریکاییها با وضع تحریمهای گوناگون و عدم رسمیتشناختن امارتاسلامی برخلاف تعهداتشان در توافقنامه دوحه، میخواستند امارتاسلامیرا تحت فشارهای داخلی و بینالمللی قرار داده تا بدینطریق آنرا وادار به عقبنشینی از آرمانهایی کنند که بخاطر تحقق آنها قربانیهای زیادی داده بودند. این توطئهها با عکسالعمل بهموقع امارتاسلامی روبرو شد. چنانچه امارتاسلامی توانست با کنترل وضعیت اقتصادی، اجتماعی و امنیتی افغانستان و در عینحال ایجاد فضای اعتماد و روابط حسنه با کشورهای همسایه و دیگر ممالک دنیا، این دسیسه آمریکا را درهم بکوبد و علیرغم تمام سنگاندازیهای آمریکا، توانست مشروعیت داخلی و خارجی را کسب نماید.نکتهای که باید بخاطر سپرد ایناست که باآنکه آمریکا در تمام این جدالها چیزی جزء ذلت و خواری نصیباش نشد اما هنوزهم هرزگاهی بهنیت تضعیف امارتاسلامی، دست به انجام یکسری اعمال خرابکارانه میزند، گاهی یکی از سیاسیوناش بیانیههای خلاف واقع را منتشر میکند، گاهی نیز از طریق نهادهای بینالمللی خزعبلاتی را بیان میکنند و بعضی وقتها نیز با گردهم جمعنمودن مهرههای سوخته زماناشغال، خودی نشان میدهد.اما آنچه مهم شمرده میشود ایناست که امارتاسلامی همانطور که در زمان اشغال و در روزهای بعداز آن با درایت و بینش فاخراش دنیا را انگشت بهدهان گذاشت، اکنون و در آینده نیز برای هر رویداد و پیشامدی آمدگی عام و تام داشته و برای هیچکسی اجازه نخواهد داد تا باریدیگر ملت افغانستان را درگیر جنگ و ناامنی کنند، ان شاءالله.