شماری از انسان‌ها در زندگی اجتماعی‌شان چندین چهره دارند، اما همیشه تلاش می‌کنند از همانی استفاده کنند که برای مردم پسندیده است. ولی در نهایت، در یک جای خاص چهرهٔ اصلی‌شان را برملا می‌کنند؛ جایی که نام و نشان ساختگی‌شان خدشه‌دار می‌شود و واقعیت شخصیت‌شان هویدا می‌گردد.

رهبران جبههٔ مقاومت همواره در چهرهٔ یک فرد میهن‌دوست و مردم‌گرا ظاهر می‌شوند و از دفاع از حقوق ضایع‌شدهٔ مردم سخن می‌زنند. آنان خود را تنها مدافعان راستین افغانستان می‌پندارند که گویا باید بر سر قدرت باشند، نظام بسازند، کشور را به‌سوی رفاه ببرند و برای مردم راه‌حل زندگی سالم را پیدا کنند.

اما این گروه مخالف فراموش کرده که افغانستان امروز به افراد واقعی میهن‌دوست و دلسوز نیاز دارد، نه کسانی‌که وابسته به بیگانه باشند و باورهای فکری‌شان از افکاری برخاسته باشد که با اعتقادات اسلامی و مردمی جامعهٔ افغانستان در تضاد باشد.

با این‌حال، دیده می‌شود که رهبران این جریان هر از گاهی، آگاهانه یا ناآگاهانه، نقاب از چهرهٔ اصلی‌شان برمی‌دارند و واقعیت خود را در رسانه‌ها به نمایش می‌گذارند. درحالی‌که هنوز هم در ذهن‌شان این گمان هست که مردم با همهٔ ضعف‌ها و وابستگی‌های فکری و سیاسی‌شان، آنان را جدی بگیرند و از ایشان پیروی کنند. اما واقعیت چنین نیست و در کاسهٔ آرزوهای شان از دیگ حقیقت چیزی بیرون نخواهد شد.

ماجرا از این قرار است که روز دوشنبه، اول ثور، پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیک‌های جهان وفات کرد. پس از مرگ او، سران کشورها، نهادهای بین‌المللی و شخصیت‌های غربی پیام‌های تسلیت فرستادند و خود را برای شرکت در مراسم تشییع آماده کردند که قرار است روز شنبه برگزار شود.

در میان این تسلیت‌ها، جبههٔ مقاومت نیز پیام تسلیت صادر کرد و از خود واکنش نشان داد. در متن پیام‌شان آمده است: «ما با جامعهٔ کاتولیک درگذشت پاپ فرانسیس را تسلیت می‌گوییم. او شخصیت بزرگی بود که توانست فضای گفت‌وگو میان ادیان را تقویت کند و فرهنگ شفقت و تفاهم را در سطح جهانی ترویج دهد. خدمات او برای بشریت همیشه در ذهن‌ها باقی خواهد ماند».

درحالی‌که این گروه می‌خواهد سکان رهبری جامعه‌ای را به دست گیرد که مسلمان، اسلام‌گرا، و پایبند به اصول اسلامی است؛ جامعه‌ای‌که بارها برای حفظ دین و ارزش‌های اسلامی جهاد کرده، قربانی داده و از مال و جان گذشته تا دینش محفوظ بماند.

با چنین چهرهٔ دوگانه و روابط پیوسته با غرب، واضح است که سران جبههٔ مقاومت و گروه‌های هم‌فکر با آنان، بدون پشتیبانی قدرت‌های بیرونی توانایی پیشبرد اهداف خود را ندارند. اینان نه تنها وابسته، بلکه همیشه ابزار تطبیق برنامه‌های مخرب دشمنان اسلام بوده‌اند و هستند. ابراز همدردی با مرگ پاپ کاتولیک، نشان می‌دهد که تفکر این جماعت بیشتر به سمت فرهنگ صلیبی و غرب‌گرایی متمایل است، نه به درد امت اسلامی.

در حقیقت، جبههٔ مقاومت و گروه‌های مشابه آن، بیشتر وسیله‌هایی برای تبلیغات سیاسی و منافع بیگانگان‌اند؛ آنان فقط از ارزش‌های اسلامی به عنوان شعار استفاده می‌کنند، اما در عمل، در راستای منافع استعمار و کفر حرکت دارند. پیام تسلیت‌شان برای پاپ، نماد این است که نه از درد مسلمانان باخبرند و نه با رنج امت اسلامی احساس پیوند دارند، بلکه دلبستهٔ فرهنگ بیگانه و تفکرات غربی‌اند.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version