نویسنده: سجاد سهر
افغانستان در طول تاریخ خود چندین بار زیر بار استعمار و اشغال رفته، اما هرگز تسلیم نشده و برای رهایی و آزادی دوباره تلاش کرده و سرانجام استقلال خود را به دست آورده است.
در این میان، کشورهایی که هر بار پای نظامیانشان را به خاک افغانستان باز کردند، ناگزیر با حمایت و پشتیبانی و تفاهمنامههای پنهانی توسط افرادی بود که هم با کشورهای خارجی ارتباط داشتند و هم به نحوی در ساختار حکومت بودند و میتوانستند راه را برای ورود اشغالگران باز کنند.
اینها همان مخالفان وحدت ملی و خائنان وطن و ملت هستند که در طول تاریخ در هر کشوری وجود داشتهاند و افغانستان هم از این قاعده مستثنا نبوده است.
شکی نیست که وقتی نام کشورهای اشغالگر به میان میآید، کشورهایی مثل آمریکا، روسیه، فرانسه و بریتانیا در صدر فهرست قرار دارند و بیرحمی، تجاوز و ویرانی از نشانههای بارز اشغالگریشان در هر کشور است. این کشورها هر کجای جهان که یورش بردهاند، هدفشان تنها غارت، چپاول و فساد بوده است.
دزدی حداکثری منابع طبیعی کشورها، ایجاد تفرقه میان مردم کشور هدف، گسترش فساد اداری و اجتماعی، تبلیغات وسیع برای سفید جلوهدادن چهرهی خود، بد معرفیکردن آزادیخواهان و وطندوستان و… از جمله ارمغانهای سیاه این حکومتها در کشورهای اشغالی بوده است.
آمریکا که در رأس این هرم قرار دارد، هر بار با بهانهای واهی به کشوری حمله میکند و تا میتواند ویرانی و تباهی بهجا میگذارد. برای مثال، میتوان به کشور عراق نگاهی انداخت یا همین افغانستان خودمان که نمونهی بارز اشغال توسط آمریکا بود. آمریکاییها با برنامهریزیهای پنهانی و با تبلیغات و اعلانات مسموم، به بهانهی دادخواهی از عاملان حادثهی ۱۱ سپتامبر که گویا در افغانستان بودند، وارد این خاک شدند و صدها دلیل و بهانهی بیاساس دیگر را مطرح کردند.
روسیه هم دست کمی از آمریکا ندارد و خود را رقیب بلامنازع آمریکا در هر نبرد تجاوزکارانه میداند و در اشغالگری و ویرانسازی کمتر از آمریکا نیست.
اگر به حال حاضر نگاه کنیم، بعد از گذشت سالها و شکست قشون سرخ شوروی سابق در افغانستان، حالا این کشور با همسایهی خود اوکراین درگیر جنگ نابرابر یا تحمیلی شده است. اگر به گذشته برگردیم، افغانستان قبرستان امپراتوریهاست که شوروی هم یکی از آن امپراتوریهای شکستخورده بود.
حالا عدهای از سادهلوحان به چنین کشورهایی برای آبادانی و ایجاد تحول در کشور خودشان اعتماد میکنند و نان مسمومشان را به خورد ملتشان میدهند و در عوض، آرمانها و امیدهای مردم برای داشتن کشوری امن و مترقی را میربایند و خونها و جانهایشان را میگیرند. از سوی دیگر، به کمکهای ناچیز کشورهای خارجی دلخوش میکنند و غافل از اینکه چندین برابر این هزینهها را با دزدی و سرقت منابع کشور هدف بهدست میآورند. یا با جنگ انداختن میان حکومت و مردم و تبلیغات علیه تودهای که خواهان آزادی کشور است، هر روز بیشتر از دیروز دامنهی اختلافات را تشدید میکنند.
اما وقتی کارد به استخوان میرسد یا منافعشان تأمین میشود و آنچه میخواستند بهدست میآورند، به همهچیز پشت میکنند و راهشان را میگیرند و میروند. این خلاصهی همبستگی و اعتماد به کشورهای خارجی، بهویژه کشورهای یادشده است.
ولی عدهای از مخالفان پس از سقوط جمهوری و سردرگمی در بیابان حمایتهای پوشالی خارجیها، همچنان به دامن آنها چسبیدهاند و میخواهند برای باری دیگر این کشور یا کشورهای دیگر شانسشان را در افغانستان برای داشتن حکومت و قدرت غیرمستقیم توسط افراد دستنشانده امتحان کنند.
درحالی که آمریکا بهطور مثال، راه کامیابی در افغانستان را برای خودش مسدود دید و همچنین در مدت بیست سال اشغال، هرچه میخواست چندین برابر آن را از معادن و ذخایر ارزشمند کشور استخراج و منتقل کرد. اما چشم و گوش مخالفان بسته است و این واقعیتها را نمیبینند.
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.