همانطور که تمام پایه‌های جمهوریت سرنگون‌شده از آغاز بر اساس دروغ و معامله بنا شده بود، چهره‌های شریک در این رژیم نیز تماماً تا مغز استخوان به بیماری‌های بی‌کفایتی، معامله‌گری و خیانت آلوده بودند. سکوت، جنبش، اعترافات و انتقادات آن‌ها همیشه و در هر موقعیتی تنها برای اهداف خودشان بوده/هست.

مقامات جمهوریت سرنگون‌شده که اکنون تحت عنوان اعتراف اظهاراتی می‌کنند، هدفشان این نیست که حقیقت را به ملت بگویند یا واقعاً معذرت بخواهند، بلکه از همین طریق می‌خواهند از مسئولیت فرار کنند، خود را نجات دهند و در برابر تاریخ نمایش برائت ارائه دهند، که یکی از این شخصیت‌ها «رحمت الله نبیل» است که در زمان جمهوریت سرنگون‌شده یک چهره مهم، اما متناقض بود.

رحمت الله نبیل در اظهارات اخیر خود از سکوت سیاسیون در هنگام سقوط جمهوریت و اکنون از اختلافات با زلمی خلیل‌زاد و همسرش انتقاد کرده و آن را بیداری دیرهنگام وجدان سیاسیون و مقامات بلندپایه سابق دانسته است.

اما پشت اظهارات نبیل هدفی که به نظر می‌رسد، نه گفتن حقایق به مردم است و نه درمان دردی دیگر، بلکه تنها نجات نام خودش است. نبیل می‌خواهد خودش را به جای شریک در برنامه‌های زمان سقوط، قربانی آن برنامه‌ها نشان دهد که این یک تاکتیک سیاسی قدیمی است؛ وقتی قدرت نباشد، اعترافات تنها تلاشی برای فرار از قضاوت تاریخ تلقی می‌شود.

شخصی مانند نبیل که از تمام اسرار استراتژیک و معاملات یک نظام آگاه است و در هنگام خطر سقوط همین نظام، نه به عنوان یک مقام امنیتی پیشرو موضع می‌گیرد، نه مقاومت می‌کند، بلکه سکوت اختیار می‌کند، این سکوت را جز اینکه یک معامله و امید برای بقای قدرت تلقی کنیم، به هیچ وجه نمی‌توان توجیه کرد؛ سکوت نبیل در آن زمان برای حفظ منصب بود و اعترافات و صحبت‌های امروز او برای حفظ نامش است.

در کل مقامات جمهوریت سرنگون‌شده از طریق این گونه اعترافات می‌خواهند کارت «من بی‌گناه بودم» را بازی کنند، اما ملت افغان اصلاً از این افراد خسته شده، نه اعترافشان چندان برایشان خوشایند است و نه دیگر شوق فریب خوردن را دارند.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version