کشور پاکستان در جوار افغانستان قرار دارد و همسایهٔ آن است، اما هرگز این همسایگی به نیکی و خوبی ختم نشده و همیشه این کشور نقطهٔ جوش تحریک‌ها و زد و خوردهای طرفین بوده است. همان‌گونه که در سال‌های اخیر دولت این کشور در داخل و امورات ملی‌اش ثبات و استقرار قابل‌توجهی نداشته، در تعامل با کشورهای همجوار نیز دچار اضطراب و کشمکش دایمی بوده است و همیشه تخریب و ویرانی را بیشتر خوش داشته است؛ غافل از این‌که بقا و ماندگاری خودش به تاری بند است و سیاست‌ها و تصمیماتش از جاهای دیگر تصویب می‌شود و به اجرا درمی‌آید و نقش اصلی را بازیگران غیرخودی به عهده دارند.

به هر تقدیر، چشم بد این کشور همیشه روی افغانستان قفل بوده و همچون مار افعی زهرش را در بدن آن می‌ریخته است؛ هرگز از دروازهٔ صلح و سازش واقعی و دلی با افغانستان وارد نشده و نخواسته است که با آن با صداقت عمل کند و گزینه‌های درست را بررسی نماید و هر دو بازوی قوی همدیگر شوند؛ بلکه تلاش برای ناامن‌کردن منطقه و نقاط مرزی و راه‌اندازی زد و خوردهای تنش‌زا حاصل این همجواری بوده است.

از سوی دیگر، با توجه به استقرار حاکمیت حکومت جدید در افغانستان و سپری‌شدن بیش از چهار سال از استقلال آن و همچنین فراری‌شدن سیاست‌گزاران دوران جمهوریت، در این مرحلهٔ حساس، پاکستان دست به تصمیمی نادرست زده و از مخالفین امارت اسلامی حمایت کرده و به ظاهر پشت آنان را گرم کرده است.

تصمیمی که هم می‌تواند روی معادلات منطقه تأثیر سوء بگذارد و آشوب به پا کند و آب تنش و جنگ را در آسیاب دشمنان بریزد و هم وضعیت قرمز داخل آن کشور را تیره‌تر نماید و ملت را به چندین دستهٔ موافق و مخالف تقسیم کند و پایه‌های لرزانش را سست‌تر گرداند.

از سوی دیگر، با توجه به وضعیت نابسامان داخلی ‌پاکستان و چندپاره‌شدن ملت آن و حتی خیزش گروه‌های مخالف علیه دولت وقت، فرصت مناسب آن نبود که پاکستان به‌نحوی وارد امورات داخلی افغانستان شود و در آن مداخله کند و با حمایت و تحریک مخالفان آن، بیش از پیش چهره‌اش را زشت کند و روابط را خراب‌تر نماید؛ تصمیمی که حتی زلمی خلیل‌زاد آن را خام، ناسنجیده و مداخلهٔ آشکار پاکستان در امورات افغانستان دانست.

حتی برخی از تحلیل‌گران پاکستانی این تصمیم دولت پاکستان را نادرست و غیرموجه تلقی کردند و آن را آتشی بر انبار کاه دانستند؛ چون می‌تواند باعث وحدت و هماهنگی افغانستان با هندوستان علیه پاکستان شود و عرصه را بر آن تنگ‌تر نماید. این تصمیم می‌تواند نقاط مشترک افغانستان و هندوستان را قوی‌تر نماید؛ زیرا جنگ هندوستان و پاکستان خیلی دیرینه و ریشه‌ای است و در حقیقت هر دو کشور پارهٔ یک تن و یک جان‌اند، اما تبدیل به وصله‌های تکه‌تکه‌شده‌اند. به‌ویژه جغرافیای کشمیر میان هر دو کشور مورد نزاع است و گه‌گاهی سبب تنش‌هایی می‌شود.

شکی نیست که پاکستان مهرهٔ سوختهٔ آمریکا در منطقه است که می‌تواند هر لحظه از آن علیه کشورهای منطقه استفاده کند و این حمایت‌گری از مخالفین افغان نه تنها تصمیمی از داخل، بلکه خواسته‌ای از بیرون برای تحمیل فشار و تشدید تحریم است.

با وجود تمام این‌ها، شکی نیست که پاکستان کشوری مستقل است که از دولتی نامی برخوردار است و مثل افغانستان در برههٔ حساس استقلال قرار ندارد و می‌تواند راحت‌تر تصمیم‌گیری کند و بعضاً فشار وارد نماید. همین امر سبب می‌شود که پاکستان در موضع سیاست قوی‌تر باشد و گسترهٔ تبلیغاتش فراگیرتر. اما بازهم تنه‌زدن و طعنه‌زدن به افغانستان و پا لای پای آن انداختن، به‌خصوص در این روزهای جشن استقلال، نه عاقلانه است و نه خردمندانه و می‌تواند تبعات و عواقبی را در پی داشته باشد که مسلماً خوشایند نخواهد بود.

از همین‌رو، افغانستان به‌عنوان طرف مقابل، برای مقابله با این تصمیم کشور همجوارش باید دنبال راه‌ها و گزینه‌های جایگزین باشد و اجازه ندهد پاکستان در این بازی سیاسی برنده شود؛ چون بحث تمامیت ارضی در میان است و حمایت از مخالفان یعنی سنگرگرفتن در برابر ملت و حکومت افغانستان.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version