با گذشت نزدیک به چهار سال از عمر حکومت سرپرست، مخالفین این حکومت که بیشترشان بعد از فروپاشی رژیم جمهوری به کشورهای اروپایی پناهنده شدهاند، نتوانستهاند با یکدیگر متحد شوند و تحت یک بیرق علیه حکومت سرپرست گرد هم آیند.
در این مدت، اتفاقات زیادی رخ داده است که هر کدام به نوبهی خود فاصله و جدایی میان این چهرههای بدنام را بیشتر کرده و آنها را از هم دورتر ساخته است.
چند روز پیش، به تاریخ ۱۴ ثور، روزنامه زوریخ نویهسایتونگ سوئیس گزارشی منتشر کرد که طبق آن، مقامهای اداره فدرال مهاجرت سوئیس در پاییز ۲۰۲۴ پیشنهاد دادند که پشتونها، به عنوان بزرگترین قوم افغانستان و از نظر آنها «کمخطرترین گروه قومی در افغانستان تحت سلطه طالبان»، در اولویت بازگشت اجباری به افغانستان قرار گیرند.
این گزارش اما موج جدیدی از اختلافات و کشمکشها را میان مخالفین حکومت سرپرست برانگیخت، به طوری که برخی با این طرح مخالفت کردند و عدهای دیگر تحت تأثیر تعصبات قومی از آن حمایت نمودند.
با گذشت تنها چند روز، اگرچه این طرح جنجالی از سوی سفارت و نمایندگی افغانستان در سوئیس تکذیب شد، با این حال میتوان گفت که مطرح شدن این طرح آتش اختلافات میان مخالفین حکومت سرپرست را بیشتر شعلهور کرد.
در این میان افرادی همچون امرالله صالح به طرح اداره مهاجرت سوئیس برای اخراج پناهجویان پشتونتبار واکنش نشان داده و در بیانیهای از آدرس «روند سبز»، از سوئیس و دیگر کشورهای اروپایی خواستند که پشتونها را با طالبان یکی ندانند.
افرادی نظیر صالح به خوبی میدانند که بعد از تجزیه و پراکندگی مخالفین حکومت سرپرست بر اساس احزاب و تشکلهای سیاسی، اگر اکنون با نام قوم و تبار نیز از یکدیگر جدا شوند، دیگر هیچ توانی برای بلند کردن صدا علیه حکومت سرپرست نخواهند داشت و حرفشان خریداری نخواهد داشت. آنها به فراموشی نزدیک خواهند شد و به زبالهدان تاریخ خواهند پیوست.
از سوی دیگر، عدهای که از طرح پیشنهادی اداره مهاجرت سوئیس برای اخراج پناهندگان افغان با تمرکز بر قومیت پشتون استقبال کرده و خواستار اجرای آن شدند، این طرح را فرصتی برای کاهش نفوذ پشتونها در احزاب و گروههای مخالف حکومت سرپرست میدانند.
اینها این طرح را فرصتی میبینند تا میدان را از حضور رقیبان پاک کنند، به طوری که با حذف چهرهها و جریانهای پشتون، راه را برای تصاحب یکجانبه امتیازات سیاسی، بهرهبرداری از حمایتهای استخباراتی و در اختیار گرفتن کامل منابع و کمکهای خارجی هموار سازند.
کاری که در بیست سال جمهوری اسلامی و حتی در زمان جنگهای داخلی انجام دادند؛ به طوری که برای تصاحب قدرت، در اختیار گرفتن کمکهای خارجی و تثبیت جایگاههای سیاسی، سالها با یکدیگر جنگیدند و خونهای زیادی در این مسیر ریخته شد.
در واقع، باید گفت که این تنشها و اختلافات مخالفین حکومت سرپرست برخلاف آنچه که برخی تصور میکنند، به پایان نخواهد رسید، بلکه هر روز که میگذرد، بر تفرقه میانشان افزوده میشود.
بدون شک، نه تنها گروههای مخالف توان مقابله مؤثر با حکومت سرپرست را ندارند، بلکه از درون خود نیز در حال فروپاشی و گسست هستند و هرگونه تلاش برای اتحاد بیشتر تنها شکافها را بیشتر کرده و هیچگونه انسجامی در میان آنها شکل نخواهد گرفت.
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.