برهان‌الدین ربانی؛ شخصیتی که در بحبوحه جنگ‌های داخلی، حال‌آن‌که خون بی‌گناهان کشته‌شده در این جنگ‌ها هنوز از دستانش خشک نشده بود، بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زد و خود را رئیس‌جمهور افغانستان نامید؛ کشوری که در آن زمان، بخاطر خیانت و قدرت‌طلبی‌های همین اشخاص، جز مخروبه‌ای ویران، چیز دیگری از آن باقی نمانده بود.

ربانی که بعد از فروپاشی حکومت کمونیستی بخاطر طمع قدرت، آتش جنگ‌های داخلی را شعله‌ور نمود، در سال‌های آخر زندگی خود، زیر چتر اشغال‌گران و حکومت دست‌نشانده‌شان، به حیث رئیس شورای عالی صلح افغانستان تعیین شد؛ جنگ‌سالاری که با کارنامه‌ای ننگین، در پی سفیدنمایی خود بود.

برهان‌الدین و دیگر جنگ‌سالاران دخیل در جنگ‌های داخلی، درحالی خود را نمایندگان ملت افغانستان می‌نامیدند که این کشور را بخاطر اختلافات حزبی و جنبشی خود تا سرحد نابودی و فلاکت به پیش‌بردند؛ ماموریتی که از سوی باداران خارجی‌شان، از جمله آی‌اس‌آی پاکستان، برای آن‌ها در نظر گرفته می‌شد.

چون به شعارهای این افراد نگاه شود، در ظاهر حتی از دیرینه‌ترین دشمن پاکستان، که همانا هند است، نیز بیشتر بد می‌بردند و این کشور را دلیل تمام مشکلاتی می‌خواندند که در واقع مهم‌ترین سبب آن‌ها بی‌لیاقتی‌های خودشان بود و بس.

نقش برجسته پاکستان، به خصوص جنرال حمیدگل، رئیس آی‌اس‌آی این کشور، در سیاست‌های این جنگ‌سالاران، نه یک راز نهفته، بلکه حقیقتی واضح و آشکار است؛ حقیقتی که بارها توسط روزنامه‌های پاکستانی، از جمله «روزنامه جنگ راولپندی» و «روزنامه فرنتیر پست»، بدان پرداخته شده است.

بریده روزنامه «جنگ» چاپ راولپندی (۲۷ جون ۱۹۹۲) چنین می‌نگارد: «رئیس‌جمهور افغانستان، پروفیسر برهان‌الدین ربانی، در جریان ملاقات با جنرال حمیدگل در اسلام‌آباد از خدمات وی ستایش به عمل آورده، از وی خواست تا به کابل آمده، منحیث مشاور دولت جمهوری اسلامی افغانستان خدمت نماید. جنرال حمیدگل ضمن تشکر از رئیس‌جمهور افغانستان گفت هیچ‌گونه پاداشی را نخواهد پذیرفت….»

روزنامه پاکستانی «فرنتیر پست» نیز در گزارشی تحت عنوان «امکان تقاضای ربانی از جنرال گل جهت تشکیل دوباره‌ی ارتش» (۱۲ سرطان ۱۳۷۱ – ۳ جولای ۱۹۹۲) بر عمق وابستگی سیاسی و نظامی ربانی به پاکستان مهر تأیید می‌گذارد.

این روزنامه چنین می‌نگارد: «پنجشنبه شب [۱۱ سرطان ۱۳۷۱] بی‌بی‌سی گزارش داد، رئیس‌جمهور افغانستان برهان‌الدین ربانی اشاره نمود که از خدمات جنرال حمیدگل، رئیس پیشین استخبارات نظامی پاکستان – آی‌اس‌آی، برای سر و سامان دادن دوباره‌ی اردوی افغانستان استفاده خواهد نمود.»

این شواهد روشن می‌سازد که چگونه افغانستانِ زخم‌خورده، در اوج نیاز به وحدت و استقلال، به جولانگاه آزمون‌های استخباراتی و قدرت‌طلبی‌های مزدورانه بدل گردید.

وابستگی آشکار و پنهان رهبران جنگ‌سالار به حلقات خارجی، نه‌تنها شعله‌ی جنگ‌های داخلی را فرو ننشاند، بلکه خاکستر امید مردم به یک آینده آرام و آزاد را نیز به باد داد؛ آینده‌ای که به بهای خون هزاران بی‌گناه، بازیچهٔ دست معامله‌گران قدرت شد.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version