بخش يازدهم وپايانی
برخورد نظامی و مسلحانه
انسانها را خداوند با چنان نیروی قوی آفریده است که وقتی هر دو پا را در یک کفش کردند و روی یک مسئله پافشاری نمودند، دیگر سخت میشود آنان را منصرف کرد و از راهی که در پیش گرفتهاند، بازگرداند.
اگر امکان برگرداندن هم محتمل باشد، هزینهٔ گزاف و زمان زیاد و صبر طولانی میخواهد. این مهم زمانی پیش میآید که آدمی با انسانهایی سروکار داشته باشد که مرغشان یک پا داشته باشد و خواسته هایشان بی انتها باشد.
بغاوتگران چنان انسانهای غافل و خاطی هستند که نمیدانند در قسمت اشتباه تاریخ ایستادهاند و به اشتباه دارند مرتکب جرم و جنایت میشوند و تنها زندگی خودشان و در ادامهٔ آن، زندگی مردم بیگناه را دچار حوادث میکنند و آسودگیشان را میربایند.
در بخشهای قبلی این سلسلهٔ یادداشت از راهها و شیوههای مقابله با بغاوتگران نوشتیم و موارد سهلتر و آسانتری را برای برخورد با آنان معرفی کردیم.
آنچه در گذشته مطرح شده بود، در عناوین ذیل خلاصه میشود:
۱. معرفتشناسی؛
۲. آشکارکردن حقایق و پردهبرداری از ادعاهای دروغین؛
۳. استفاده از رسانه برای تنویر اذهان عمومی؛
۴. مقایسهٔ گذشتهٔ سیاه با آیندهٔ موهوم؛
۵. سرمایههای ازدسترفتهٔ بغاوتگران؛
۶. تاریخ مکتوب بغاوتگران؛
۷. اجرای برنامههای رادیویی و تلویزیونی و افشای حقایق پشتپرده؛
۸. مصاحبه با کسانی که از سوی بغاوتگران با آسیبهای جانی، مالی، حیثیتی و… مواجه شدهاند؛
۹. جلوگیری از تبلیغات مثبت به نفع بغاوتگران و تبلیغات منفی علیه دیگران.
آخرین راه مقابله یا هم شدیدترین و پرهزینهترین آنها، مقابلهٔ مسلحانه و برخورد نظامی است. وقتی این جماعت همچنان روی اهداف واهی خودشان جهت ویرانی وطنشان کمرشان را محکم بسته کرده باشند، چارهای نمیماند جز رویارویی مسلحانه و واردشدن از دروازهٔ جنگ گرم و میدانی.
وقتی شیوهها و راههای دیگر کار ندهد و انسانهای غافل و ناآگاه را به راه نیاورد و همچنان موترشان بیبریک به پیش برود، ناچار برای قلعوقمعشان اقدامی سنگینتر نمود.
هرچند گزینهٔ نظامی و جنگی آخرین پیشنهاد برای مقابله و رویارویی است و باید بعد از آزمودن تمام راههای ممکن با کمترین هزینه و برخورد، به آن رو آورده میشود و استفاده کرده میشود.
زیرا آنچه در جنگهای نظامی رخ میدهد، وحشت و هولناکی و ترس و بیم است که به جان مردم عادی میافتد و دوباره یاد ایامی را تازه میکند که وطن در دست اشغالگران بود.
اکنون که آرامش و امنیت حاکم شده است و صدایی از جایی بلند نمیشود، اگر دوباره صدای فیر و پرتاب راکت شنیده شود، ولو اینکه برای مدتی کوتاه و خیلی مختصر باشد، بازهم همان حس ترس و هول را به همراه خواهد داشت.
به همین خاطر، این گزینهٔ در پایان کار قرار دارد و امید و تلاش باید به همین رو باشد که تا جای ممکن از آن استفاده نشود، مگر اینکه حاجت و اقتضای شرایط چنین حکم کند.
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.