در سیاست امروز جهان، مشروعیت و اعتماد بینالمللی از مهمترین اصولی هستند که کشورها و ساختارهای سیاسی برای به دست آوردن جایگاه معتبر، حضور مؤثر و حمایت جهانی، اهمیت فراوانی به آنها میدهند. بهویژه کشورهایی که از بحرانهای سیاسی و جنگهای طولانیمدت عبور کردهاند، بدون کسب مشروعیت نمیتوانند روابط خود را با جامعهٔ جهانی تنظیم و گسترش دهند. مشروعیت، نه تنها پایهگذار ثبات درونی است، بلکه شرط اساسی برای تعامل با نهادهای بینالمللی، کشورها و مجامع جهانی نیز محسوب میشود.
افغانستان که در دهههای اخیر همواره درگیر منازعات سیاسی، جنگ و تغییر نظامها بوده، امروز با واقعیتی نوین دربارهٔ مشروعیت بینالمللی مواجه است. برخی از جریانهای سیاسی پیشین که خود را نمایندگان مقاومت معرفی میکنند، کوشیدهاند تا جایگاه گذشتهٔ خود را احیا کنند؛ اما تلاشهای آنان تاکنون با استقبال چشمگیری از سوی جامعهٔ جهانی روبهرو نشده است. جامعهٔ جهانی که امروز مشروعیت را بر اساس معیارهایی چون اصول روشن، شفافیت و نمایندگی واقعی مردم ارزیابی میکند، این تلاشها را شایستهٔ اعتبار نمیداند.
این حرکتها که بیشتر بر محور مبارزهٔ مسلحانه، حمایت خارجی و شعارهای تند بنا شده بودند، با نادیدهگرفتن مفاهیمی چون مشارکت ملی، مشروعیت مردمی و ارزشهای بنیادی، از جایگاهی که جهان بر آن تأکید دارد، دور افتادهاند. ادامهٔ جنگ، فاصله از خواست عمومی، نقض حقوق بشر، تبلیغات خارج از چهارچوب قانون و تضعیف نهادهای ملی، از جمله عواملی بودهاند که موجب بستهشدن درهای مشروعیت بینالمللی به روی این گروهها شده است. جامعهٔ جهانی اکنون مشروعیت را تنها به کسانی میسپارد که از مردم نمایندگی کنند، به جای خشونت خواهان صلح باشند و اصول بینالمللی را رعایت کنند.
در همین حال، حکومت سرپرست کنونی با وجود آنکه هنوز از شناسایی رسمی جهانی برخوردار نیست، اما از راه گفتوگو، همکاری عملی و تعامل تدریجی با جهان، توانسته جایگاهی جدید برای خود ایجاد کند. هرچند این تعامل هنوز به مرحلهٔ کامل نرسیده، اما به دلایلی روشن در حال گسترش است. تأمین نسبی امنیت، ایجاد فرصتهای همکاری اقتصادی، حضور نهادهای بینالمللی، اقدامات جدی علیه مواد مخدر و اتخاذ مواضع سیاسی میانهرو از عواملیاند که زمینهٔ اعتماد را فراهم کردهاند.
برقراری امنیت نسبی که در پی کاهش درگیریها، محدود شدن گروههای مسلح غیرقانونی و بهبود در کنترل راهها، شهرها و مرزها حاصل شده، این پیام را به جهانیان رسانده که افغانستان توانایی ایفای نقش مؤثر در مقابله با گروههای افراطی و غیرقانونی را دارد. همین وضعیت امنیتی توجه سرمایهگذاران خارجی، نهادهای امدادرسان و شرکای منطقهای را نیز جلب کرده است.
از سوی دیگر، افغانستان دوباره به یکی از حلقههای مهم اتصال اقتصادی منطقه تبدیل شده است. مذاکرات جاری دربارهٔ پروژههای ترانزیتی، انرژی و زیربنایی با کشورهایی چون چین، روسیه، ایران، پاکستان و کشورهای آسیای میانه، و همچنین سفر مقامات بلندپایهٔ این کشورها به افغانستان، گویای آن است که نقش اقتصادی افغانستان در حال احیای مجدد ست. این همکاریهای اقتصادی با ابتکارات جهانی نیز همراستاست و هدف آن تبدیل افغانستان به پل ارتباطی تجارت و سرمایهگذاری در منطقه است.
حضور نهادهای بینالمللی همچون سازمان ملل، صلیب سرخ و سایر نهادهای بشردوستانه، نشان میدهد که جامعهٔ جهانی همچنان به همکاری با حکومت سرپرست برای پیشبرد پروژههای توسعهای، خدمات اجتماعی و کمکهای انسانی ادامه میدهد. هرچند این تعامل جنبهای غیراسیاسی دارد، اما خود گامی در راستای بازشدن تدریجی درهای شناسایی رسمی به شمار میرود.
از سوی دیگر، اقدامات جدی حکومت در مبارزه با کشت و قاچاق مواد مخدر، نشاندهندهٔ تمایل آن به همکاری با جامعهٔ جهانی برای مقابله با فساد، جرایم سازمانیافته و قاچاق است. چنانچه این تلاشها ادامه یابد، میتواند تصویری مثبت از افغانستان در سطح بینالمللی ارائه دهد.
در حوزهٔ دیپلوماسی نیز رویکردی و سیاست متعادلتر و منطقیتر نسبت به گذشته دیده میشود. تلاش برای تعامل نرم، گسترش روابط سیاسی و بهرهگیری از زبان عقلانی، همه حاکی از آن است که حکومت سرپرست تلاش دارد تعامل خود را با جهان بهشکلی پذیرفتنی و قابل اعتماد سامان دهد. در نتیجه، آن جریانهایی که در گذشته مشروعیت را از مسیر جنگ، شعارهای توخالی و تکیه بر حمایت خارجی جستوجو میکردند، امروز از اعتماد جهانی بیبهرهاند؛ چرا که جامعهٔ جهانی دیگر از مواضع خشونتآمیز و حرکتهای غیرقانونی در افغانستان پشتیبانی نمیکند. در عوض، اعتماد جهانی امروز به سوی کسانی است که پیامآور ثبات، صلح، پیشرفت اقتصادی و پایبندی به اصول بینالمللیاند.
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.