جبهه های مخالف تحت نام مقاومت به نفع چه کسی کار می کنند!؟ در سال های گذشته، ایران تلاش کرده است تا بر اساس دیدگاه ایدئولوژیک خود از گروه های تحت نام مقاومت حمایت کند، اما در حال حاضر این تلاش ها نه تنها سودی ندارد، بلکه به یک منبع بزرگ ضرر برای ایران تبدیل شده است. تعدادی از گروه هایی که خود را وارثان مقاومت می دانند عملاً برای برنامه های شبکه های استخباراتی کار می کنند که هدف آنها تضعیف ایران، ایجاد تهدید برای امنیت داخلی و افزایش فشارهای نظامی و سیاسی است.
احمد مسعود روابط ناپاکی با تعدادی از سازمان های استخباراتی خارجی دارد؛ گزارش های مستندی وجود دارد که احمد مسعود (که خود را رهبر جبهه مقاومت می نامد) نه تنها از ایران دور شده، بلکه آشکارا از اسرائیل درخواست کمک کرده است. این درخواست تنها لفظی باقی نمانده، بلکه بر اساس منابع استخباراتی، وی همچنان با همان جهاتی که فعالیت های ضد دولت و امنیت ملی ایران را سازماندهی می کنند، تماس های نزدیکی دارد. علاوه بر اسرائیل حلقه های استخباراتی فرانسه نیز با این گروه ها همکاری دارند که این زنگ خطر بزرگی برای امنیت ایران است.
در آخرین تحولات، سازمانهای استخباراتی ایران تأیید کرده اند که گروه های وابسته به موساد توانسته اند پهپادهای پیشرفته ای برای حمله در داخل ایران بسازند و عملیات های هدفمند بسیار هوشمندانهای انجام دهند. مسئولیت تسهیل عملیاتی این حملات بر عهده همان حلقههایی است که جبهه مقاومت در پشت آن قرار دارد. منابع مالی خارجی، ارتباطات و رویه این گروه به وضوح بر ضد حاکمیت امنیتی ایران است.
وجود دفاتر جاسوسی جبهه مقاومت در ایران و آن نظامیان بی اعتماد و سابق افغان، میتواند امنیت این کشور را از هر جهت به چالش بکشد. این جبهه توسط اعضای فروخته شده خود که در ایران تردد بسیار آزادی دارند، می تواند علاوه بر فعالیت های جاسوسی برای سازمان های استخباراتی، کشورها و حلقات ضد ایرانی عملیاتهای تخریبی انجام دهد و به نفع جهتهای ضد ایرانی کار کند. به همین دلیل وجود این جبهه در ایران می تواند به ضرر ایران تمام شود. ایران باید در مورد این جبهه و همه گروه های دیگر در سیاست خود تجدید نظر کند و جلوی فعالیت های آنها را بگیرد تا دست حلقات ضد ایرانی کوتاه شود.
گروه های تحت نام مقاومت دیگر شایسته همکاری نیستند، بلکه باید به عنوان شورشیانی شناخته شوند که تهدیدهای بزرگی را متوجه نظام، ارزش ها و امنیت ملی ایران می کنند. از احمد مسعود گرفته تا شوراهایی که خود را تحت عنوان مقاومت و آزادی می نامند، همه باید از دیدگاه منطقهای ایران دوباره ارزیابی شوند و به جای دوستی، با آنها محاسبه صورت گیرد. بقای این گروه ها نه به خیر مسلمانان منطقه است و نه برای اهداف استراتژیک ایران مفید است.
تهران از این پس باید از عناصری که تحت نام مقاومت که دست نشانده استخبارات دشمن هستند، فاصله بگیرد. خواست زمان این است که سیاست انطباق با واقعیت جدید اتخاذ شود، نه اینکه سیاست های قبلی ادامه یابد. اگر ایران می خواهد از منافع امنیتی، سیاسی و منطقه ای خود محافظت کند، لازم است از حمایت این جبهه های منحرف دست بردارد و به دنبال شرکای جایگزین و واقعی باشد.
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.