بدون شک پس از فروپاشی رژیم فاسد جمهوریت، فضای مجازی به تنها پناهگاه چهرههای منفور حکومت پیشین تبدیل شده و نشر اکاذیب و واقعاتی که هیچگاه اتفاق نیفتادهاند، آخرین ابزار باقیمانده در دست آنان است.
از همینرو، گاهگاهی با پخش تبلیغات منفی و بازی با احساسات مردم، در تلاشاند تا چهره حکومت سرپرست و مسئولین آن را مخدوش ساخته و از این راه، گذشتهی منفورشان را از ذهن مردم این سرزمین پاک نمایند.
در روزهای اخیر، خبری مبنی بر خودسوزی فردی بهنام محمد امیر توسلی در رسانهها منتشر شد؛ شخصی که به ادعای مخالفین، در زمان حکومت جمهوریت پیلوت اردوی ملی بوده و پس از دریافت برگه خروج از دفتر کفالت شهر مشهد، بهدلیل ترس از بازگشت به افغانستان و محاکمه توسط حکومت سرپرست، دست به خودسوزی زده است.
این خبر بهزودی به ابزار تبلیغاتی مخالفین حکومت تبدیل شد و بهطور گستردهای در فضای مجازی پخش گردید، طوریکه هرکدام از آنها، ترس از حکومت سرپرست را علت اصلی مرگ این فرد عنوان کردند.
در این میان، چهرهی بدنام دوره جمهوریت، فردیکه با لباس دین در برابر دین ایستاد، حبیبالله حسام نیز خاموش نماند و با ستایش این اقدام، اظهار داشت که یک پیلوت افغان، زندگی در زیر سلطه طالبان را بدتر از مرگ دانسته و به همین دلیل به زندگیاش پایان داده است.
اکنون این پرسشها مطرح است که: آیا واقعاً این فرد در زمان جمهوریت پیلوت اردوی ملی بوده؟ آیا بهدلیل ترس از حکومت سرپرست خودکشی کرده؟ و آیا واقعاً برگشت پیلوتهای حکومت پیشین به کشور مساوی با مرگ آنها است، چنانچه مخالفین حکومت ادعا میکنند؟ در ادامه به بررسی این موارد میپردازیم.
نخست باید گفت که میان اظهارات اعضای خانواده توسلی که با برخی رسانههای داخلی و خارجی ایران صحبت کردهاند و آنچه مخالفین حکومت سرپرست منتشر نمودهاند، تفاوت زمین تا آسمان وجود دارد؛ برای نمونه، اعضای خانواده توسلی در گفتگوهایشان تأیید کردهاند که وی در ایران متولد شده و طی ۱۴ سال گذشته در همانجا زندگی کرده است.
پس ادعای اینکه گویا وی در زمان جمهوریت پیلوت اردوی ملی بوده، کاملاً نادرست است. گرچه یکی از اعضای خانوادهاش به یک رسانه گفته که محمدامیر توسلی «پیشهی پیلوتی» داشته، اما مشخص نکرده که در چه دوره و چه مدتی در افغانستان پیلوت بوده؛ تنها یک منبع ادعا کرده که وی دستیار پیلوت بوده، آنهم نه در زمان جمهوریت، بلکه در زمان حکومت برهانالدین ربانی.
در مورد اینکه آیا وی بهخاطر ترس از رویارویی با حکومت سرپرست و زندگی تحت حاکمیت آن دست به خودسوزی زده، باید گفت که یکی از اعضای خانوادهاش اظهار داشته که وی برای چندین سال دچار مشکلات روانی و افسردگی بوده است. بنابراین ممکن است دلیل اصلی خودسوزی او، مشکلات روانی بوده باشد، نه برگه خروج از ایران.
اما در رابطه با اینکه آیا برگشت پیلوتهای اردوی حکومت پیشین به افغانستان برای آنان خطر دارد یا نه، کافیست به تعامل حکومت سرپرست با آن دسته از پیلوتهایی نگاهی بیندازیم که در سالهای گذشته به کشور بازگشتهاند.
بله! در تاریخ ۱۷ دلو ۱۴۰۰ وزارت دفاع طی اعلامیهای از بازگشت پنج پیلوت حکومت پیشین به کشور خبر داد؛ افرادیکه نهتنها با هیچگونه اذیت و آزار مواجه نشدند، بلکه با استقبال گرم مسئولین حکومتی نیز روبهرو شدند. این واقعه خود گواه روشنی است بر تعامل نیک حکومت سرپرست با پیلوتهایی که به کشورشان بر میگردند و میخواهند دوباره در خدمت مردمشان قرار گیرند.
در نتیجه باید گفت استفاده ابزاری از رویدادهای مبهم و بازی با احساسات مردم برای رسیدن به اهداف سیاسی، نهتنها بیانگر بیپروایی مخالفین در تحریف واقعیت است، بلکه نشان میدهد که این افراد پس از فروپاشی جمهوریت، چیزی جز دروغ و تزویر رسانهای برای عرضه ندارند.
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.