نویسنده: تمیم حمیدی

محمد قاسم حلیمی، وزیر پیشین حج و اوقاف دوران جمهوریت فروپاشیده، فردی با پیشینه‌ای پر از ابهام، مشکوک و زنده‬گی با فراز و نشیب، که در دوران اشغال آمریکا، توانست از موقعیت خود به عنوان یک عالم مذهبی بهره‌برداری کند و خود را به عنوان یکی از مهره‌های کلیدی در خدمت اشغالگران به نمایش بگذارد. وی در مصر تحصیل کرده و گفته می‌شود که ارتباطات نزدیک و طولانی‌مدتی با دستگاه اطلاعاتی آن کشور داشت، از این طریق، اطلاعات حیاتی و محرمانه‌ای از افغانستان را به استخبارات آمریکا منتقل می‌کرد.

در آغاز دوران جمهوریت، ریاست امنیت ملی که بیشتر رهبری و اعضای آن از پنجشیری‬ها بودند، محمد قاسم حلیمی را به دلیل صدور مجوز برای قاتلان احمدشاه مسعود دستگیر کرده و به زندان بگرام فرستاد. اما حلیمی به سرعت توانست ارتباطات خود را با سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا برقرار کرده و به ترجمه صحبت‌های زندانیان و فاش کردن اطلاعات مهم برای آن‌ها بپردازد. این خدمتگزاری به آمریکایی‌ها باعث شد که رابطه حلیمی با آن‌ها بسیار نزدیک‌تر شود، تا جایی که او در بگرام به عنوان یک فرد ویژه یا مهمان نگهداری می‌شد و برخلاف سایر زندانیان، هیچ‌گونه رفتار زندان‌داری با او صورت نمی‌گرفت.

وقتی جمهوریت شروع به فروپاشی کرد، حلیمی، رحمت الله اندر و دیگر منافقانی که به ظاهر از عنوان ملا و مولوی و ریش بلند خود سوء استفاده می‌کردند، با توصیه ویژه سفارت آمریکا به رأس حکومت اشرف غنی آورده شدند. هدف این بود که از یک طرف جمهوریت در حال فروپاشی را نجات دهند و از سوی دیگر با استفاده از زبان های چرب و دلریخود، به مردم افغان اشغال آمریکایی، کشتار و آزار غیرنظامیان، فساد اداری، رشوه‌خواری و دیگر جنایات را پوشانیده و به این فجایع مشروعیت بدهند.

حلیمی و دیگر افراد این شبکه جاسوسی، مأموریت‌های جاسوسی خود با مکر، حیله‌گری و نفاق به پیش می‌بردند. در این مقطع زمانی، علمای کرام و امامان مساجد در سراسر کشور علیه اشغال آمریکایی، جنایات، فساد و وحشی‌گری‌های رژیم جمهوری صدای اعتراض سر می‬دادند، همین حلیمی و دوستان منافق‬شان دلایل و توجیهاتی برای رد دعوای برحق علمای حقاتی می‌آوردند.

تازه، حلیمی در یک گفتگو، به هدف بدنام کردن مبارزه برحق و جهاد علیه اشغال آمریکایی، اتهاماتی را علیه پیروان این مسیر برحق مطرح کرده و با تکیه بر پیشینه جاسوسی، اطلاعاتی و مرموز خود، این راه و پیروانش را از دریچه دیدگاه خود قضاوت کرده است. اما حلیمی فراموش می‌کند که این پیشینه تاریک چه بر سر او و پیروانش آورده است؟ چقدر آن‌ها را خوار و ذلیل کرده؟ چقدر آن‌ها را شرمنده ساخته است؟

در مقابل، افرادی‮که در این راه برحق فداکاری‌های بزرگی کردند، گوشت و استخوان‌هایشان را در آتش مبارزه سوزاندند، مال، جان و فرزندانشان را در این مسیر قربانی کردند. خداوند بزرگ نیز در عوض، عزت فراوانی به آن‌ها بخشید. آنان توانستند برای کشور و ملت خود آزادی شرافتمندانه‌ای به دست آورند و آن طاغوت بزرگی را بشکنند که حلیمی و پیروانش سال‌ها در غلامی، جاسوسی و آغوش آن زندگی کردند.

حلیمی و پیروان و همراهانش، برای بازگرداندن شرافت، عزت و جایگاه از دست‌رفته خود و همچنین برای اثبات وفاداری به اربابانشان، همچنان مأموریت اصلی خود را ادامه خواهند داد؛ مأموریتی که شامل جاسوسی، خوش‌خدمتی، بدنام کردن راه‌ها و مبارزات پاک و تکرار اتهام‌زنی‌هاست. آن‌ها این کار را در گذشته انجام داده‌اند، اکنون هم به آن مشغول‌اند و در آینده نیز از همین مسیر پیروی خواهند کرد. اما حقیقتی که انکارناپذیر است این است که راه‌های پاک، مبارزات مقدس و رهروان آن‌ها همیشه سربلند، پرافتخار و باعزت باقی خواهند ماند، افراد و آدرس‮های فروخته شده، سقوط‌کرده، خائن، بی حیثیت، همواره در خفت، سرگردانی و بی‌اعتباری خواهند بود.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version