نویسنده: حمید تابان
در سالهای پایانی حکومت فروپاشیدهی جمهوریت، زمانی که اشرف غنی بر مسند قدرت تکیه زده بود، در اطراف خود حلقهای گردهم آورده بود که عمدتاً زندگیشان را در کشورهای خارجی، بهویژه غرب، سپری کرده بودند. این افراد در غرب تحصیل کرده، آموزش دیده و رشد یافته بودند و ارتباط چندانی با مردم، فرهنگ، سنتها و ارزشهای افغانستان نداشتند. آنها نهاینکه با سفارتخانههای کشورهای غربی و نمایندگیهای دیپلماتیک در کابل روابط نزدیکی داشتند، بلکه حتی گفته میشد که بسیاری از آنها مستقیماً به خواست آمریکا و دیگر کشورهای غربی در مناصب دولتی گماشته شده بودند.
این گروه، بیش از هر دولت دیگری، تلاش میکرد تا حضور نظامی آمریکا و غرب را در افغانستان توجیه کند و فرهنگ و ارزشهای غربی را در جامعه ترویج دهد. حکومتداری در آن دوران به قدری مضحک شده بود که حتی خودشان نیز به شکلی طنزآمیز آن را اداره میکردند. )(این حلقه، هرچند گسترده بود، اما در رأس آن افرادی همچون محب، فضلی، کارگر و برخی چهرههای مرموز و ناشناس دیگر قرار داشتند. آنها برای مخفی نگه داشتن چهرهی واقعی خود، حلقههای فرعی و کاذبی نیز به وجود آورده بودند، اما در نهایت، پس از خارجیها، این گروه کوچک بود که تصمیمات کلیدی را اتخاذ میکرد.
در بین مقامات داخلی، هیچکس قدرت رویارویی با این حلقه را نداشت. آنها روزبهروز دست به اقداماتی میزدند که مردم افغانستان را در حیرت فرو میبرد. اما در ازای این اقدامات، حقوق کلان هزاران دالری دریافت میکردند، از پروژههای چندصدهزار دالری سوءاستفاده کرده و در فساد اداری و اخلاقی غرق شده بودند. ادارات دولتی را مملوء از دلالان و چهرههای بدنام کرده و حتی برخی از کارگزاران دولتی را از خارج کشور وارد کرده بودند و برای آنها تذکرهی افغانستان تهیه کرده بودند. این افراد به قدری از جامعهی افغانستان دور بودند که حتی یک کلمه از زبانهای محلی را نیز نمیفهمیدند. یکی از نمونههای بارز این سیاست، فردی لبنانی بود که نام او را اجمل احمدی گذاشته و او را به عنوان رئیس بانک مرکزی افغانستان منصوب کرده بودند.
اما احمدی تنها نمونهی چنین سیاست نبود. بسیاری از افراد دیگر با هویتهای مبهم و ناشناس صرفاً برای غارت ثروت افغانستان به این کشور آورده شده بودند. پس از چپاول سرمایههای ملی، افغانستان را ترک میکردند و به کشورهایشان بازمیگشتند. جالب اینجا بود که همین حلقهی فاسد در رسانهها خود را ملیگرا و وطندوست معرفی و ادعاهای بزرگی مطرح میکردند، برخی از شخصیتهای تاریخی افغانستان را تحقیر کرده و خود را برتر از آنها نشان میدادند. با استفاده از پول و امتیازات دولتی، همایشها و نشستهایی را سازماندهی میکردند که در آن، مداحان اجیر، اینها را ستایش میکردند. در ازای این تمجیدهای دروغین برنامههای پنهانی خود را با سرعت بیشتری اجرا میکردند.
اما حکومتداری بر چنین اساسی دوام نیاورد و بالاخره روزهای پایانی قدرتشان از راه رسید. اشرف غنی و همراهانش در نهایت چارهای جز فرار از کشور نداشتند. اشرف غنی که خود، این افراد را آگاهانه برای پیشبرد مأموریتش انتخاب کرده بود، پس از فرار از افغانستان، به افشاگری دربارهی آنها پرداخت و از همین حلقه شکایت و گیلایه کرد. اشرف غنی مدعی شد که این افراد را به درستی نمیشناخته و آنها در حقاش خیانت کردهاند. در تازهترین مورد، حشمت غنی، برادر اشرف غنی، فاش کرد که در زمان سقوط حکومت، محب، فضلی و کارگر به اشرف غنی خیانت کردند. او میگوید که در روزهای پایانی حکومت، همین حلقه با والیان، فرماندهان نظامی و مسئولان امنیتی تماس میگرفتند و از آنها میخواستند که نجنگند و تسلیم شوند. اکنون اشرف غنی با این کارها سعی دارند که خود را سفید نشان داده، نظر و قضاوت مردم در حق خود تغییر دهد.
اما حقیقت این بود که سقوط حکومت اشرف غنی، نتیجهی یک پروژهی تمام عیار غربی بود. از همان ابتدا، جمهوریت ابزاری برای توجیه و ادامهی اشغال افغانستان توسط غربیها بود. افرادی همچون اشرف غنی که به منفعت بیگانگان خدمت میکردند، به عنوان مهرههای سیاسی غرب بر افغانستان تحمیل شده بودند. غربیها تلاش داشتند که با استفاده از همین افراد، ارزشهای غربی را در جامعهی افغانستان نهادینه کنند و حضور اشغالگران را در این کشور تداوم بخشند. اتهام زنیهای متقابل و افشاگریهای اخیر میان اشرف غنی و حلقهی نزدیکانش، چیزی جز یک تلاش مذبوحانه برای تبرئهی خودشان نیست. آنها میخواهند دیدگاه مردم و تاریخ را دربارهی خود تغییر دهند، اما واقعیت این است که مردم افغانستان اکنون به خوبی آگاه شدهاند که در دو دههی گذشته چه بر سر آنها آمده است.
ملت افغان درک کردند که غربیها، در پوشش دفاع از حقوق بشر، چه جنایاتی در این سرزمین مرتکب شدند، و همچنین درک کردهاند که این مهرههای دستنشانده، چگونه با شعارهای فریبنده، دست به خیانت زدند و منابع کشور را به تاراج بردند. تاریخ و مردم افغانستان، قضاوتی مبتنی بر حقیقت دربارهی آنها خواهند داشت، و هیچ تلاش فریب کارانهای، هیچ اشک تمساحی و هیچ نمایش رسانهای، نمیتواند چهرهی تاریک و خیانت آمیز آنها را سفید کند.
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.