نویسنده: مبارز هروی
در شبانهروز گذشته، خبری مبنی بر تخریب نماد یادبود عبدالعلی مزاری در میدانی در غرب کابل در فضای مجازی منتشر شده است.
این خبر با واکنشهایی نیز روبهرو شد؛ واکنشهایی که اکثراً از جانب چهرههای منفور فراری، برای دامنزدن به اختلافات قومی و دیگر اهداف شومشان بیان میشد و هیچیک بیانگر حقایق این ماجرا نبودند.
برای اکثریت ملت افغانستان مثل روز روشن است که از زمان رویکار آمدن امارت اسلامی، پروژههای اجتماعی زیادی آغاز شده است که زیباسازی شهرها نیز یکی از آنها محسوب میشود.
بنابراین، چهارراههای زیادی در این مدت تخریب شده است و نمادهای جدیدی که موافق فرهنگ اسلامی و افغانی باشد، جایگزین آنها شدهاند.
در میان واکنشها به این واقعه، احمد مسعود، پرچمدار جبهه پوشالی بغاوت، نیز جملات شکستهای را کنار هم گذاشت و بهگونهای این رخداد را نکوهش نمود.
وی در صفحه اکس «توییتر» خود، مزاری را شهید راه عدالت و آزادی خواند و اظهار داشت که “همچون افرادی سنگ قبر یا خشت میدانی نیستند که با نابودی آن از بین بروند. آنها با مبارزات درخشان بهخاطر آزادی و عدالت، در دل این مردم جای دارند و از خاطر مردم فراموش نخواهند شد.”
برای پاسخ به این خزعبلات احمد مسعود، نیاز به بیان سه نکته اساسی و مهم است:
۱. شهیدخواندن مزاری کاری ناپسند و بهدور از واقعیت است، زیرا شهید حقیقی کسی است که در جهاد فیسبیلالله کشته شود و یا مجروح گردد و بر اثر آن فوت کند. زمانی که از پیامبر اسلام صلیالله علیه و سلم در مورد فیسبیلالله سؤال شد، ایشان فرمودند: “مَنْ قَاتَلَ لِتَكُونَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ العُلْيَا فَهُوَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ” رواه مسلم. یعنی کسی که برای اعلای کلمهی الله (و سرافرازی دینش) بجنگد، در راه الله است.
حالآنکه برای همه هویداست که جنگ مزاری برای دین و اسلام نبود، بلکه برای عصبیت و قوم بود و پیامبر صلیالله علیه و سلم در مورد چنین اشخاصی فرمودند: “مَنْ قَاتَلَ تَحْتَ رَایةٍ عِمِّیةٍ، یدْعُو إِلَى عَصَبِیةٍ، أَوْ یغْضَبُ لِعَصَبِیةٍ، فَقِتْلَتُهُ جَاهِلِیةٌ” رواه مسلم.
هر کسی زیر پرچم جهالت و گمراهی که به تعصب و قومگرایی دعوت میکند یا برای قوم و قبیلهای خشم میگیرد، بجنگد، جنگش بر پایه مفاهیمی جاهلانه است و هیچ ارزشی ندارد؛ اگر در این راه جانش را از دست دهد، به مرگ جاهلیت مرده است.
بنابراین، شخص مزاری و امثال او را نمیتوان شهید نامید.
۲. احمد مسعود درحالی مزاری را میستاید و هدف جنگهای وی را تحقق آزادی و عدالت میخواند که خونینترین جنگهای مزاری در مقابل احمدشاه مسعود به وقوع پیوسته است. مثال واضح آن را نیز میتوان فاجعه افشار خواند؛ فاجعهای که هنوز هم همچون داغی فراموشنشدنی بر دل اقوام هزاره افغانستان باقی مانده است.
حال، چگونه احمد مسعود جنگهای مزاری در مقابل پدرش را برای آزادی و عدالت میخواند؟!
این ادعا از دو حالت خالی نیست: یا احمد مسعود دشمن پدرش را دشمن خود میداند و صرفاً دروغی مصلحتی به زبان آورده است، یا اینکه وی به این نتیجه رسیده است که پدرش مسبب اصلی جنگهای خانمانسوز کابل است و در رویارویی مزاری و احمدشاه مسعود که سبب ویرانی کابل شد، مزاری را برحق میداند و کار پدر را ناپسند میشمارد.
۳. در مورد حرف آخرش که گفت این رهبران در قلب مردم افغانستان جای دارند و هیچگاه فراموش نمیشوند، باید گفت که بله، نهتنها مزاری بلکه دیگر جنگسالاران خودفروختهای که سالهای متمادی ملت مظلوم افغانستان را قربانی منافع بادارانشان نمودند و به هر جای قدم نامبارک خود را گذاشتند ویرانش نمودند، هیچگاه از یاد و خاطر این ملت نخواهند رفت و برای نسلهای آینده این مرزوبوم نیز جنایات این چهرههای بدنام را تعریف خواهند نمود، تا در آینده نیز فرصت نفسکشیدن برای بازماندگان این خونآشامان داده نشود و باریدیگر این ملت بزرگ فریب شعارهای پوشالی آنها را نخورند.
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.