مدتیست که در منطقه و جهان، جنگهایی میان کشورهای اسلامی و غربی در جریان است؛ برخی از این جنگها بیش از یک سال دوام یافته و برخی دیگر بهتازگی آغاز شده و هنوز نفس گرم و تازه دارد. برجستهترین نمونههای آن، جنگ روسیه و اوکراین، درگیریهای رژیم صهیونیستی غاصب اسرائیل با مردم فلسطین و غزه، و تازهترین آن، جنگ میان ایران و اسرائیل است که بهگونهٔ پراکنده و شبانه ادامه دارد.
آنچه از این رویدادها برای کشورهای اسلامی و امت مسلمه باید بهگونهٔ عبرت و درس در نظر گرفته شود، در نکات ذیل خلاصه میگردد:
۱. نخست اینکه جهان غرب هیچگاهی با جهان اسلام به یک توافق صادقانه، صلح پایدار و ثبات دایمی نمیرسد، بلکه همواره نیت گرگصفتانهٔ خود را زیر پوشش وجدان و اخلاق پنهان میسازند. وقتی که فرصت مناسب دریافتند، برای سرنگونی و ضربهزدن به کشورهای اسلامی یکی پس از دیگری، لحظهیی دریغ نمیورزند. طبیعت کفار چنین است که از فریب، نیرنگ و مکاری استفاده مینمایند و در انتظار موقع مناسب میمانند تا اهداف شومشان را عملی سازند.
۲. نکتهٔ دوم این است که کشورهای غربی بیشترین سرمایهگذاری خود را بر تقویت سیستم تسلیحاتیشان انجام میدهند و در تأسیس نیروگاههای اتمی نیز هیچ بخل نمیورزند. در مقابل، از کشورهای اسلامی میخواهند که دست از چنین فعالیتها بردارند و بهگونهٔ بدون دفاع باقی بمانند، تا از همین رهگذر سلطهٔ مطلقهٔ خود را بر آنها تأمین کنند و با خیالی آسوده از منابع انسانی، طبیعی و موقعیت جغرافیایی آنان بهرهبرداری نمایند، و سود آن را به کشورهای خود انتقال دهند.
۳. نکتهٔ سوم این است که با دقت به وضعیت فعلی جنگها در منطقه و جهان، آشکارا مشاهده میشود که اکثراً کشورهایی آغازگر جنگها بودهاند که دست بالا را در بخش تسلیحات نظامی داشتهاند. هرگاه زمینه برایشان مساعد شده، بدون درنگ و با بیرحمانهترین شیوهها، به کشورهای ضعیفتر حمله بردهاند.
از همینجاست که برای ما درس مهمی حاصل میگردد: کشورهای اسلامی باید با تمام توانشان در جهت تقویت نیروهای نظامی و تسلیحاتیشان گام بردارند و هیچگاهی مشوره یا دستور هیچ کشور دیگر، بهویژه در زمینهٔ عدم ساخت سلاح یا سلاح اتمی، را قبول نکنند. بلکه استقلال خود را تأمین نموده و در پی امنیت وابسته به کشورهای دیگر نباشند. زیرا تجربههای تاریخی ثابت کرده که کشورهای اسلامیای که به دامان کفار پناه بردهاند، نهتنها به امنیت نرسیدهاند، بلکه روزبهروز تضعیف شده و در نهایت هویت دینی و ملیشان مورد تهدید و دستکاری قرار گرفته است.
در این میان، متأسفانه برخی کشورهای اسلامی با غفلت یا تجاهل عمدی، دست دوستی بهسوی دشمنان اسلام دراز میکنند و حمایت مالی خود را در صندوقهای بینالمللی غربی میریزند، بیآنکه کمترین توجهی به وضعیت دردناک همسایگان مسلمانشان داشته باشند.
بنابراین، نتیجه میگیریم که هر کشور اسلامی باید نقطهٔ قوت خود را در تأمین استقلال، رهایی از اشغال پنهان و آشکار غرب و تقویت صنایع نظامی و تسلیحاتی بداند. همچنان باید از منابع طبیعی، اقتصادی و فرصتهای در دستداشتهٔ خود در راستای رشد صنعت نظامی استفاده کنند و در رقابتهای جهانی جایگاه مقتدر کسب نمایند، تا هیچگاهی بازیچهٔ دست دشمن قرار نگیرند.
اگر کشورهای اسلامی به این حقایق بیتوجه باقی بمانند یا به دشمنان اعتماد کنند، تردیدی نیست که نوبت فروپاشی آنها نیز فرا خواهد رسید. آنگاه نهتنها هیچکس به دادشان نخواهد رسید، بلکه خودشان به ابزار استفاده و بازی قدرت دشمنان مبدل خواهند شد.
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.