در سال‌های اخیر، جبهه مقاومت در افغانستان به‌عنوان یکی از بازیگران سیاسی مطرح شده که ادعای مبارزه برای آزادی، عدالت و دفاع از حقوق مردم افغانستان را دارد، اما در پس این شعارها، شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد این جبهه نه‌تنها در خدمت منافع ملی قرار ندارد، بلکه به تعصبات قومی دامن زده و زمینه‌ای برای فعالیت‌های مشکوک و حتی جاسوسی فراهم ساخته است.

یکی از ویژگی‌های آشکار جبهه مقاومت، تمرکز شدید بر هویت قومی مشخص، به‌ویژه تاجیک‌ها و نادیده‌گرفتن تنوع قومی افغانستان است. این جبهه با استفاده از نمادها، زبان و روایت‌های تاریخی ویژه، تلاش نموده احساسات قومی را تحریک کند و سایر اقوام را به حاشیه براند.

از نمونه‌های بارز تعصب قومی در جبهه مقاومت، استفاده انحصاری از زبان فارسی با لهجه تاجیکی در بیانیه‌ها و تبلیغات است، بدون آن‌که به زبان‌های دیگر اقوام افغانستان توجه شود. همچنان تجلیل یک‌جانبه از فرماندهان نظامی تاجیک و نادیده‌گرفتن نقش دیگر اقوام در مبارزات گذشته افغانستان، بیانگر تعصب قومی این جبهه می‌باشد.

حمله‌های لفظی و تحقیرآمیز اعضای جبهه مقاومت به رهبران قوم پشتون و هزاره در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های وابسته، نشان‌دهنده بغض و کینه قومی درونی این گروه است.

جبهه مقاومت با سوءاستفاده از ایجاد ناامنی‌ها و جنجال‌های سیاسی مجازی، سعی کرده خود را به‌عنوان یگانه گزینه مشروع در برابر حکومت سرپرست معرفی کند. اما در واقع، این جبهه با دامن‌زدن به ناآرامی‌ها و جنجال‌های رسانه‌ای، بیشتر به دنبال تثبیت جایگاه قومی خود بوده و مانع شکل‌گیری یک جامعه آرام، آباد و سالم می‌شود.

بارها ثابت گردیده که جبهه مقاومت ارتباطاتی با نهادهای استخباراتی خارجی دارد. پیوند این گروه با برخی کشورهایی که در پی منافع خاص در افغانستان هستند، سبب شده تا فعالیت‌های استخباراتی و جاسوسی این جبهه مورد حمایت آن کشورها قرار گیرد.

عملکرد متعصبانه جبهه مقاومت در موارد متعدد سبب گسترش شکاف‌های قومی گردیده است. بسیاری از مردم افغانستان، به‌ویژه از اقوام غیرتاجیک، این جبهه را یک گروه قومی و نه یک حرکت ملی می‌دانند که صرفاً در پی منافع محدود خویش است.

در داخل افغانستان، نخبگان سیاسی و اجتماعی و در سطح منطقه، کشورهایی که حامی ثبات افغانستان هستند، نسبت به نقش تخریبی جبهه مقاومت هشدار داده و ابراز نگرانی کرده‌اند. این واکنش‌ها بیانگر اثرات منفی عملکرد این جبهه بر امنیت افغانستان و منطقه است.

مردم افغانستان به‌خوبی می‌دانند که مقاومت واقعی باید بر بنیاد وحدت ملی، عدالت اجتماعی و استقلال سیاسی شکل گیرد. جبهه‌ای که بر تعصب قومی و وابستگی خارجی استوار باشد، نه می‌تواند نماینده مردم باشد و نه از حقوق آنان دفاع کند.

آنچه از عملکرد رهبران خام و وابستگان جبهه مقاومت برمی‌آید، این جبهه به بستری برای تعصب قومی و جاسوسی مبدل شده است. افشای این واقعیت‌ها و آگاهی‌دهی به مردم افغانستان می‌تواند زمینه‌ساز اصلاحات و خدمت به منافع ملی و همه اقوام کشور باشد.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version