نویسنده: عبدالحی فروتن
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.
حکومت در تبعید؛ استعمال این اصطلاح برای طرد شدگان، یک کار بچهگانه و بیمعناست؛ با توجه به از دست رفتن مشروعیت داخلی بغاوتگران و تنفر مردمی از آنها، تشکیل حکومتی در تبعید یک تلاش نافرجام برای بازگشت به قدرت و توهم قدرت متصور خواهد بود.
مردم افغانستان به روشنی اعلام کردهاند که از این گروهها بیزارند و هیچ تمایلی به پذیرش حکومتهای آنها ندارند.
امارت اسلامی بهعنوان یک حکومت مورد قبول و منسجم، در حال حاضر نقش اصلی را ایفا کرده و خواستههای مردم را بهتر درک میکند.
اما بغاوتگران به دلیل تاریخ سیاهی که مملو از جنایت است و کارنامهای پر از فسادی که در گذشته از خود برجا گذاشتهاند، فاقد مشروعیت و اعتبار هستند.
افزون بر این، اختلافات داخلی شدید میان بغاوتگران وجود دارد که قلم از نگاشتن حتی گوشهای از آنها معذور است، اختلافاتی که نشاندهندهی انحطاط فکری و عدم بلوغ سیاسی آنهاست!
ایجاد حکومتی در تبعید مضحک به نظر میرسد و بیتاثیر خواهد بود، چرا؟
١. عدم قدرت اجرایی بغاوتگران:
تشکیل حکومتی خیالی که در تبعید قرار دارد و وجود حکومت مشروع و قدرتمند در داخل کشور، نشاندهندهی فقدان قدرت اجرایی بغاوتگران در داخل کشور است، یعنی آنها نمیتواند برای کشور تصمیم بگیرند و سیاستهایی را اجرا کنند؛ میدان تنها برای سیاستمداران واقعی و مورد قبول مردم خالی خواهد ماند.
٢. اختلاف و دشمنی:
بسیاری از بغاوتگرانِ سیاسی که به حکومت در تبعید میاندیشند و یا میخواهند در صورت ایجاد به آن بپیوندند، در بین خود دارای اختلافات بسیار عمیق میباشند، که این امر منجر به تضعیف توانایی نداشتهیشان در پیش بردن اعمال شیطانی آنها و حتی کشتار یکدیگر خواهد شد.
٣. حرص فردی و قدرتطلبی:
بغاوتگران بهدلایل شخصی و طمع قدرت، تمایل دارند که بر گروههای دیگر که در گفتار آنها را همپیمان خود میخوانند، غالب شوند و این تمایلات به وضعیتی منجر میشود که آنها بهجای ایجاد اتحاد، به درگیری و رقابت با یکدیگر بپردازند.
٤. درگیریهای داخلی:
بغاوتگران به جای تمرکز بر فعالیتهای مشترک که مدعی آن اند، به خاطر قدرت و رهبری، یکدیگر را خواهند کشت و تنشهای جدیتری را تجربه خواهند کرد؛ این امر به فرسایش بیش از پیشِ توانایی آنها برای تأسیس موهومی یک حکومت (در تبعید) منجر خواهد شد.
٥. سابقه سیاه کشتار و فساد:
بغاوتگران در طول جنگها و درگیریهای دهه هفتاد و دزدیهای زمان جمهوریت، مسوول جنایاتی هستند که مردم آنها را هرگز نخواهند بخشید.
واضح است که تشکیل حکومت در تبعید توسط بغاوتگران، یک مفهوم بیمعنا و بیتاثیر در چشم مردم افغانستان شناخته میشود؛ مردم به دنبال رهبران واقعی و تاثیرگذار بودند که بتوانند به نیازهای آنها پاسخ دهند و بهجای تکیه بر توهمات قدرت، به سمت ساخت جامعهای با ثبات و امنیت حرکت کنند، که به این هدف خود رسیدند.
امارت اسلامی به عنوان تنها نیروی منسجم و توانا در عرصه سیاسی قادر است به فتنههای موجود پاسخ دهد و چشمانداز بهتری برای آینده افغانستان به ارمغان آورد؛ بهدلیل این واقعیتها، هرگونه تلاش برای پسگیری قدرت تنها یک خیال بچهگانه، بیتاثیر و بیمعنا خواهد بود.