پس از سقوط جمهوریت در افغانستان و به قدرت رسیدن حکومت سرپرست فعلی، مخالفان مستقر در خارج از کشور تحلیلها، فرضیهها و پیشبینیهای متعددی را ارائه کردند که مشهورترین آنها عبارت بودند از: وقوع جنگ داخلی، دوام چند ماهه و سپس فروپاشی حکومت سرپرست فعلی، تجزیه افغانستان، قحطی و گرسنگی شدید مردم، بسته شدن تمامی دروازههای تعاملی با جهان و به صورت کلی، فروپاشی افغانستان و خونریزیهای شدید. آنها این بحثها را هم در رسانههای اجتماعی، هم در کنفرانسها، استیجها و هم در رادیوها و تلویزیونها با جدیت تمام مطرح میکردند و حتی برخی از آنها طرحها و پلانهای خیالی در مورد سرنوشت افغانستان پس از فروپاشی حکومت سرپرست میساختند.
آنها این تحلیلها را به مثابهی یک جنگ روانی پیش میبردند، در داخل کشور برای مردم مشکلتراشی میکردند و از بیرون از کشور برای جذب کمکهای مالی، دالرها و سلاحها از این طریق استفاده میکردند. پس از آن همزمان با این کار، اعلان ظهور تعدادی دیگر از آدرسهای مخالف و به قول آنها جبهات و گروهها و دستهجات را میدادند، ائتلافها تشکیل میدادند و چنین میپنداشتند که گویا افغانستان خیلی زود یک بار دیگر به چنگال آنها خواهد افتاد و آن وقت هرطور که بخواهند، همانطور خواهند کرد.
آنها برای این کار با برخی از سازمانهای استخباراتی مضر بینالمللی و منطقهای مانند سیآیای، موساد، آیاسآی و دیگران دیدارهای پنهان و آشکار داشتند، آنها را تشویق میکردند که اسلحه و پول بدهند تا در افغانستان جنگ کنند و آنها نیز منافع این کشورها را در افغانستان ناامن و بیثبات حفظ خواهند کرد. فراتر از این، آنها تلاشهای خیالی بسیار دیگری، وعدههای غیرواقعی و دوندگیهای زیادی انجام دادند، اما نتیجهی آنها هیچ شد.
پس از چهار سال چنین راه رفتن سرگردان، اکنون اگر به وضعیت افغانستان با چشمان باز نگریسته شود، حتی یکی از امیدها و آرزوهای مخالفان مستقر در خارج از کشور نیز برآورده نشده است، بلکه برعکس کارهای بسیار دیگری صورت گرفته است که زمانی حتی تصور آنها ناممکن بود. حکومت سرپرست در مدت زمان بسیار کمی بر افغانستان تسلط یافت، گامهای محکمی در زمینهی امنیت برداشت، پروژهی خارجی به نام داعش را ناکام کرد، روابط، تجارت و دیپلماسی خود را با کشورهای منطقهای، همسایه و بینالمللی گسترش داد و خیلی زود اعتماد و توجه آنها را به خود جلب کرد، تا جایی که صحبت به رسمیت شناختن نیز رسید و آن هم از سوی یک قدرت منطقهای و بینالمللی.
اینها چیزهایی هستند که هر افغان و هر شخص دیگری با چشمان باز میبیند؛ بلی! هنوز هم مشکلات متعددی در مقابل حکومت سرپرست وجود دارد که حل آنها به سالها وقت و امکانات زیادی نیاز دارد، رشد اقتصادی افغانستان، گسترش بیشتر روابط با جهان، بهبود سطح زندگی مردم در داخل کشور، رشد و پیشرفت در بخشهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی و بسیاری از موارد دیگر وجود دارد که هنوز هم افغانستان به آنها نیاز دارد، اما اگر به تحرک، تلاش و ارادهی فعلی نگاه شود، این موارد نیز ناممکن نیستند و شاید در چند سال آینده پیشرفتهای حیرتانگیزی صورت گیرد.
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.