نویسنده: محمد عمر یفتلی
در واقع امارت اسلامی افغانستان از بدو روی کار آمدن مجدد آن، اذهان همه جهانیان را به خود مصروف و مشغول داشت؛ جهان در انتظار رویکرد جدید امارت اسلامی افغانستان بودند و بر این می اندیشیدند که امارت اسلامی افغانستان پس از روی کار آمدن چه تعاملی را در برنامه های خود خواهد داشت؟به رغم همه تبلیغات و هیاهوهای بدخواهان افغانستان و نظام اسلامی، امارت اسلامی افغانستان به بسیار زیبایی و شفافیت کامل سیاست خود را پر و بال داده و نظام حاکم و مستقلی را در این سرزمین بر پا داشت.جهانیان با مشاهده مفیدیت و در دست داشتن برنامه های منظم از سوی امارت اسلامی افغانستان بر این پندار شدند که عینک انصاف را بر چشمان خود گذاشته و با رویکردی متفاوت به این نظام و این حاکمیت بنگرند.امارت اسلامی افغانستان در مدتی که بر این سرزمین به طور کامل حاکمیت یافته است، به درستی که به صورت بسیار زیبا و شفاف توانسته است که نقش یک نظام مستقل و مقتدر را برای جهانیان و مردم این سرزمین ایفا کند.بناء برخی از کشورهایی که جهان آرام و زندگی در پرتو صلح برای شان اولویت داشت، بر این شدند تا رویکرد و سیاست خود را نسبت به امارت اسلامی افغانستان تغییر داده و روی به سوی انکشاف دیپلوماتیک آورند.برخی از کشورهایی که تا هنوز در تردید بودند، بعد از مشاهده نمودن تعامل مثبت امارت اسلامی افغانستان و مشاهده نمودن رضایت شهروندان این سرزمین از رویکرد و سیاست های کلان این نظام، به این نتیجه رسیدند که امارت اسلامی افغانستان در حال حاضر از واقعیت های انکار ناپذیر است و می بایست با آن تعامل صورت گیرد.امارت اسلامی افغانستان با دارا بودن برنامه منظم و مسنجم و از سوی دیگر حاکمیت مردمی، در ابعاد مختلف وحدت ملی را حفظ نموده و برای انکشاف این سرزمین برنامه های خاص خود را پیاده نموده است.همه جهانیان بر این باور شده اند که نقش امارت اسلامی به عنوان یک حاکمیت و نظام؛ در سیاست منطقه ای و جهانی برازنده بوده و می بایست به آن اندیشید.