اسماعیل خان، یکی از چهره‌های سیاسی شکست‌خورده‌ی حوزه‌ی غرب افغانستان، پس از رهایی از اسارت که هنگام سقوط نظام پیشین در سال ۲۰۲۱ اسیر شده بود، به کشور ایران و در شهر مشهد پناهنده شد. او پس از انتقال به ایران، تلاش کرد با گردآوری چهره‌های همسو، نقش دوباره‌ای در معادلات سیاسی افغانستان به‌دست آورد. به همین منظور، جمعی از فرماندهان و نزدیکانش را گرد هم آورد و کوشید موقعیت خویش را به‌عنوان یکی از رهبران گروه مخالف زیر نام «مقاومت» تثبیت کند.

اما حوادث اخیر نشان می‌دهد که نه‌تنها این تلاش‌ها نتیجه‌ی مطلوب نداشت، بلکه شکاف‌های جدی در میان حلقه‌ی او و سایر چهره‌های مخالف به وجود آورده و خطر نابودی تدریجی این گروه را بیش از هر زمان دیگر محسوس ساخته است.

یکی از تازه‌ترین شواهد این بحران، ترور «معروف غلامی» از فرماندهان نزدیک به اسماعیل خان است. غلامی در مشهد پس از آن مورد حمله قرار گرفت و به قتل رسید که در این اواخر اختلافات جدی میان اسماعیل خان و حنیف اتمر رخ داده است؛ اختلافاتی که نشانه‌ی روشنی از نبود هم‌پوشانی سیاسی و فقدان یک راهبرد مشترک میان مخالفان حکومت فعلی دارد.

ترور غلامی را می‌توان در چند بُعد بررسی کرد:
۱. فشار بر اسماعیل خان: غلامی یکی از ستون‌های مهم شبکه‌ی اسماعیل خان بود. حذف او به معنای تضعیف مستقیم این شبکه است و پیامی روشن دارد که ادامه‌ی مخالفت با جریان‌های دیگر مخالفین، هزینه‌های سنگینی در پی خواهد داشت.

۲. آغاز روند حذف سیستماتیک: این حادثه می‌تواند سرآغاز سلسله اقداماتی باشد که هدف آن نابودی تدریجی حلقه‌ی نزدیکان اسماعیل خان است. به‌ویژه آنکه او در ماه‌های اخیر در برابر برخی چهره‌های پرنفوذ «شورای مقاومت» ایستادگی کرده و بر سر رهبری و خط‌مشی با آنان به توافق نرسیده است.

۳. اختلافات داخلی و نبود وطن‌دوستی: اساس مشکلات میان این چهره‌ها نه اختلاف دیدگاه سیاسی سالم، بلکه روحیه‌ی قدرت‌طلبی و خودخواهی فردی است. آنچه در گذشته سبب بروز جنگ‌های داخلی و ویرانی کشور شد، امروز نیز در میان همین حلقات تکرار می‌شود. فقدان هرگونه اولویت برای منافع ملی و تلاش صرف برای تحکیم موقعیت شخصی، آنان را به‌سوی دشمنی و حتی حذف فیزیکی یکدیگر کشانده است.

۴. پیام به دیگر مخالفین: این قتل هشدار آشکاری است به سایر اعضای مخالفین خارج‌نشین که هیچ‌کس در امان نیست. محیط‌های خارجی مانند ایران، تاجیکستان، فرانسه، ویانا و … که قرار بود محل امنی برای اجتماع مخالفین حکومت فعلی باشد، اکنون به میدان رقابت‌های خصمانه و تصفیه‌های درونی مبدل شده است.

اتفاق اخیر، بیانگر این حقیقت است که اسماعیل خان و حلقه‌ی نزدیکانش بیش از هر زمان دیگری در معرض نابودی قرار دارند. این نابودی به دلیل تضادهای درونی، رقابت‌های بیمارگونه و نبود حس وطن‌دوستی در میان آنان است. ملت افغانستان باید از این تجربه‌ها بیاموزد و هرگز به چهره‌هایی که تنها به منافع شخصی می‌اندیشند دل نبندد؛ زیرا همین خودخواهی‌ها در گذشته کشور را به آتش کشید و امروز نیز در صورتی‌که به آنان اعتماد شود، می‌تواند زمینه‌ساز تکرار همان فجایع گردد.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version