نویسنده: سائس سعیدی
در عصر حال کشورهای منطقه و فرا منطقه همیشه در پی واکاوی منافع خود در سرزمینهای دیگر هستند؛ اما در طول بیست سال اشغال افغانستان هر دولتی در امور داخلی این کشور به بهانهای منافعشان دخالت مغرضانه میکردند، جلسه و کنفرانسها در سطح منطقه و جهان حول هنجارهای افغانستان گرفته میشد اما نه تنها که به هیئت حاکمه آن زمان افغانستان از آجندای آن جلسات آگاهی داده نمیشد که حتی به آن دولتمردان به عنوان حاکمان سمبولیک نگاه کرده میشد. علت اصلی تزلزل جایگاه حاکمان آن زمان را میتوان در عدم استقلالیت و بردگی مورد کنکاش و واکاوی قرار داد، شوربختانه هر کرسی وزارتخانهای جمهوریت مائل و متعلق به یک کشور بود این مدعی را به وضوح میتوان از حرفهای که به تازگی وزیر خارجه سابق ایران (جواد ظریف) گفته است: “ما به خواستههای خود در نشست بن رسیدیم” ثابت کرد که هر کشوری در پی یارگیری و نشاندن حرف خود به کرسی قدرت جمهوریت بوده است.
با فتح افغانستان و جمع شدن گلیم اشغالگران و فرار حکومت دستنشانده، بسط پهن شدهای اشغال برچیده شد صبح سپیده دم استقلال و حُریت به این سرزمین طلوع و نور افشانی نمود. از آن روز در ابعاد اقتصادی، سیاسی، نظامی و تصامیم ملی و فرا ملی امارت اسلامی مستقل و آزادانه عمل نموده است. اشغال فکری، نظامی، اقتصادی و سیاسی جمهوریت که به طول بیست سال وقت گرفت، کشورهای منطقه و جهان را نسبت به افغانستان تک محور، مفاد یکجانبه را با آنها تلقی و سیاست برد – برد را در قبال افغانستان به انزوا کشانیده بود که با ورود امارت اسلامی به میدان سیاست و تعریف آن از رویکرد دستگاه دیپلماسی امارت اسلامی در قبال منافع افغانستان، کشورها را در ابوهت و افسردگی فرو برده است، با آنهم سیاست قاطع امارت اسلامی در طول سه سال توانسته است که به کشورها این را تحمیل کند که امارت اسلامی بازیگر منطقه است و بیشتر از این نمیخواهد افغانستان در میان کشمکش کشورها و میدان جولان تسابق اسپ سیاست ابر قدرتها ذوب شود.
امارت اسلامی میخواهد در جلسات که محور گفتگوی آن حل مشکلات افغانستان است در متن آن جلسات قرار داده شود و آجندای آن جلسه به اساس منافع افغانها پلان گزاری شود. آن کنفرانس که افغانستان را وسیله بازی قدرتها میان بلوک شرق و غرب قرار دهد دیگر به افغانها قابل پذیرش نبوده و از اهمیت اشتراک در آن جلسه کاسته میشود، نمونه مبرهن و واضح آن عدم اشتراک امارت اسلامی در نشست دوم دوحه و نشست تهران میباشد که این دو نشست بیشتر از اینکه برای حل مشکلات افغانها و زدودن ابرسیاه چهل ساله از آسمان غبار الود افغانستان باشد بیشتر هوای این کشور را مکدر و تیره میساختند به همین علت امارت اسلامی از نشست در این دو جلسه پا پس کشید و مصالح علیای کشور را مدنظر قرار داد تا نشود دوباره افغانستان تجزیهای سیاسی و به تقسیم کرسی به بلوک شرق و غرب سوقگرای شود. امارت اسلامی به این سیاست خود مصمم است اگر جلسات که در آینده پیرامون افغانستان در هر کنفوکنار جهان گرفته میشود مصالح علیای افغانها در اولویت آجندای آن قرار داده نشود اشتراک نخواهد کرد و نتیجه آن جلسات بسان نشست دوم دوحه و نشست تهران سراب خواهد شد.