چندی قبل، رژیم نظامی پاکستان با وقاحت کامل، حریم افغانستان را نقض کرده و حملاتی را درون این خاک انجام داد؛ حملاتی‌که از مردم بی‌گناه این سرزمین قربانی گرفته، تعدادی را مجروح و برخی دیگر را به شهادت رسانده است.

این عملیات، همان‌طور که انتظار می‌رفت، با محکومیت جهانی روبه‌رو شد؛ محکومیتی هم از سوی دولت‌های اسلامی و هم از سوی قدرت‌های غیر اسلامی. در این میان اما، برخی کسانی‌که در بیرون از افغانستان به‌سر می‌برند و نام افغان را یدک می‌کشند، سنگ پاکستان را به سینه زده و جانب آن کشور را گرفتند.

اگرچه سکوت طولانی احمد مسعود، رهبر جبههٔ پوشالی مقاومت، پیرامون این حملات رژیم نظامی پاکستان و عدم محکوم‌نمودن آن، پرسش‌هایی را برانگیخته بود، اما سرانجام این چهرهٔ بدنام نیز همانند دیگر فراریان جمهوریت، وجدان و انسانیت را در برابر تأمین منافع شخصی خود فروخته و طی نشستی چند روز قبل در فرانسه، ادعای فعالیت بیست گروه مسلح خارجی در افغانستان را مطرح کرد.

حال پرسش این‌جاست: آیا این ادعاها حقیقت دارد؟ بیان چنین ادعایی در این برههٔ زمانی چه معنا دارد؟ و چرا فراریان رژیم فروپاشیدهٔ جمهوریت اکنون دامن پاکستان را گرفته و برای رژیمی لابی‌گری می‌کنند که حتی نزد مردم خودش نیز منفور است؟

بی‌تردید، ادعاهای پوشالی احمد مسعود مبنی بر حضور بیست گروه مسلح خارجی در افغانستان، هیچ‌گونه پشتوانهٔ اطلاعاتی یا شواهد عینی ندارد. از دید تحلیل‌گران امنیتی نیز، این گفته‌ها بیشتر به یک روایت تبلیغاتی شباهت دارد تا واقعیت میدانی.

در حقیقت، اگر چنین گروه‌هایی در افغانستان فعالیت می‌داشتند، بدون تردید سازمان‌های استخباراتی منطقه مانند روسیه، چین، ایران و حتی هند — که هر یک منافع و نفوذ خود را در منطقه دارند — زودتر از هر فرد دیگری آن را مطرح و نسبت به تهدید آن هشدار می‌دادند. همچنان، قدرت‌های غربی و نهادهای بین‌المللی نیز که همواره نسبت به کوچک‌ترین تحرکات گروه‌های مسلح خارجی حساس‌اند، چنین ادعایی را مطرح نکرده‌اند.

در واقع، این نوع اتهامات بیشتر با هدف تخریب چهرهٔ حکومت فعلی افغانستان مطرح می‌شود. برخی چهره‌های شکست‌خوردهٔ سیاسی در خارج، با دامن‌زدن به چنین دروغ‌هایی تلاش دارند خود را در رسانه‌ها زنده نگه دارند و در عین حال، دستاویزی برای دشمنان افغانستان — به‌ویژه پاکستان — فراهم کنند تا تجاوزات خود را توجیه نمایند.

بیان چنین ادعاهایی از سوی مسعود و هم‌کیشانش، در واقع تأییدی غیرمستقیم بر ادعاهای رژیم نظامی پاکستان است؛ زیرا اسلام‌آباد در توجیه حملات خود به خاک افغانستان، همواره مدعی وجود پناهگاه‌های گروه‌های خارجی در افغانستان بوده است. بنابر این، وقتی احمد مسعود یا دیگر چهره‌های فراری جمهوریت چنین سخنانی را بر زبان می‌آورند، عملاً در کنار همان خط تبلیغاتی قرار می‌گیرند که پاکستان برای مشروع جلوه‌دادن تجاوزاتش از آن استفاده می‌کند.

این سخنان که اکنون از زبان مسعود و دیگر اجیران پاکستان شنیده می‌شود، در واقع ابزار تبلیغاتی تازه‌ای در دست دستگاه جاسوسی و نظامی پاکستان است تا چهرهٔ خود را در سطح بین‌المللی از «متجاوز» به «مدافع امنیت» تغییر دهد.

از سوی دیگر، سکوت این افراد در برابر خون‌ریزی ارتش پاکستان و سپس موضع‌گیری هماهنگ با ادعاهای آن کشور، نشانهٔ آشکاری است از این‌که هدف اصلی‌شان نه دفاع از منافع مردم افغانستان، بلکه جلب رضایت اربابان خارجی است. فراریان بدنامی‌که در تلاش‌اند با هم‌سو شدن با تبلیغات پاکستان، خود را به‌عنوان «همکار اطلاعاتی قابل اعتماد» معرفی کنند تا شاید دوباره در معادلات سیاسی منطقه جای پایی بیابند.

اما دلیل این‌که احمد مسعود و دیگر فراریان رژیم فروپاشیدهٔ جمهوریت اکنون به دامن پاکستان پناه برده‌اند، این است که این افراد بیش از هر زمان دیگری از سوی حامیان خارجی خود طرد شده‌اند. کشورهای غربی که زمانی با آنان همکاری داشتند، اکنون دیگر تمایلی به حمایت از این مهره‌های سوخته و بی‌پایه ندارند، زیرا دریافته‌اند که این چهره‌ها فاقد پایگاه مردمی و توان عملیاتی‌اند.

حتی کشورهای منطقه، مانند تاجیکستان، که تا چندی قبل پناهگاه برخی چهره‌های مخالف بود، به‌دلیل فشارهای سیاسی و برای جلوگیری از تنش با کابل، دست رد بر سینهٔ آنان زده است. این انزوا سبب شده تا یگانه گزینهٔ باقی‌مانده برای آنان، نزدیکی به پاکستان باشد.

پاکستان نیز به‌خوبی می‌داند که این افراد دیگر نفوذ یا اعتبار واقعی در میان مردم افغانستان ندارند، اما از آنان به‌عنوان بلندگوی تبلیغاتی استفاده می‌کند تا سیاست‌های تجاوزکارانهٔ خود را موجه جلوه دهد.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version