نویسنده: مبارزهروی
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.
چهرههای بدنام فراری بعد از سهسال چاپلوسی این و آن و کوبیدن دروازههای بیشمار سرانجام با این واقعیت تلخ روبرو شدند که دیگر نه نزد مردمشان حیثیت و آبرو دارند و نههم کشورهای کفری به اندازه بال پشیزی به آنها اهمیت قائل میشوند.
بارها صدا زدند که ما را تمویل نمائید تا باریدیگر با غلامیشما در مقابل امارت اسلامی وارد جنگ شویم و اینبار پیروزمندانه میدان جنگرا ترک میکنیم، اما همانطور که از قدیم گفته اند آزموده را آزمودن خطاست، بلی! نهتنها هیچ کشور و قدرتی ندایشان را لبیک نگفت بلکه برخی از باداران دیروزشان آنها را ممنوعالدخول نیز نمودند.
بعد از مسدودیافتن تمام دروازهها اینبار مکر و حیلهای جدید رویدست گرفتند و حرف از تشکیل حکومت در تبعید زدند، جدا از ناکارآمد بودن این ایده، بزرگترین مانع سر راهآن، اتحاد چهرههاییست که در بیستسال زمان اشغال بخاطر متفاوتبودن بادارانشان نتوانستند گرد یک سفره جمع شوند.
سرانجام شورای مقاومت پوشالی که متشکل از اکثریت چهرههای منفور فراری هست بعد از تلاشهای مکرر توانست نشست مجازی را بهتاریخ یکشنبه، ۲۵ سنبله پیرامون موضوع حکومت در تبعید برگزار کند.
همهچیز بهخوبی پیش میرفت و فراریان توانسته بودند با شعارهای پوشالی تا اندازهای اتحاد دروغین خود را بهنمایش بگذارند تا اینکه نوبت اراجیفگویی به دوستم رسید و این شخص که از گذشته نیز به بیان حرفها و جملات غیر مترقبه شهرت دارد با دامنزدن به اختلافات گذشته، هرچه رشته بودند را پنبه ساخت.
دوستم در میان سخناناش احمد مسعود و دیگر افراد پنجشیریای که در زمان جمهوریت دارای مقام و منصب بودند را بهشدت مورد نکوهش قرار داد و آنها را به بیکفایتی و ناتوانی در امر دولتداری متهم نمود.
در ادامه ولایت پنجشیر را یک دره خواند و گفت که در طول بیستسال گذشته وزارت دفاع، داخله، خارجه و ریاست امنیت ملی را ساکنان همین دره در اختیار داشتند اما بازهم نتوانستند کاری از پیش ببرند.
همچنین دوستم دارودسته احمدشاه مسعود را متهم به غصب زمینهای مردم کابل نمود و بیان داشت که همهی آنها از دره پنجشیر به کابل برای زندگی آمدند و تازه میخواست در مورد بانکهای کابل افشاگری کند که مانع وی شدند.
در آخر دوستم از تبلیغات زیاد برای احمدشاه مسعود گله کرد و گفت چرا اینقدر آمرصاحب، آمرصاحب دارید، ما چه نیازی به اینتعریفها و تمجیدها از احمدشاه مسعود داریم، به تعبیری دیگر خود را از احمدشاهمسعود نیز بالاتر خواند؟!
این نشست با اینکه برای ایجاد راهحل جهت اتحاد این چهرهها برگزار شد گویا نهتنها نتوانست آنها را به مقصدشان برساند بلکه دلایل دیگری نیز برای دشمنی میانشان افزود.
در نتیجه آنچه از این نشست نمادین این چهرههای منفور دانستهشد ایناست که این فراریان همانطور که در طول زمان اشغال و قبل از آن هیچگاه با همدیگر بهتوافق نرسیدند و در این میان ملت بیگناه افغانستان قربانی اختلافات درون حزبیشان گشتند، اکنون نیز توان اتحاد و یکپارچهشدن را ندارند و دیری نخواهد گذشت که این مهرههای سوخته فراموش شوند ویاد و خاطرشان نیز به زبالهدان تاریخ بپیوندد.