در شرایطیکه افغانستان مسیر تازهای را برای بازسازی، استقلال و تأمین امنیت در پیش گرفته است، شماری از چهرههای شکستخورده و فراری سیاسی، بار دیگر تلاش دارند با شعارهایی چون «نمایندگی از مردم»، خود را در جایگاه سخنگوی ملت معرفی کنند.
این ادعاها اما در حالی مطرح میشود که نهتنها گذشتۀ این افراد سرشار از خیانت و ناکارآمدی است، بلکه امروز نیز از بطن جامعۀ افغانستان فاصلهای عمیق دارند.
برخی اکاونتهای وابسته به این افراد، با فریبکاری و تحریف واقعیت، کوشش میکنند خود را بهعنوان صدای مردم افغانستان در سطح بینالمللی جلوه دهند؛ در حالیکه آنچه از گذشتۀ این چهرهها بر جا مانده، چیزی جز فساد، وطنفروشی و وابستگی نیست.
اکنون این پرسش مطرح است: آنها که شب و روز فریاد میزنند «طالبان نمایندۀ مردم افغانستان نیستند»، آیا خودشان را نمایندۀ ملت افغانستان میدانند؟ و آیا واقعاً مردم رنجکشیدۀ افغانستان این چهرههای بدنام را به حیث نمایندهگان خود میپذیرند؟
پرسشیست که در ادامه این یادداشت به آن پاسخ خواهیم داد:
واقعیت این است که رهبران فراری، امروز دیگر نهتنها مشروعیتی نزد مردم ندارند، بلکه در حافظۀ جمعی ملت افغانستان بهعنوان دشمنان مستقیم منافع ملی و عزت مردم ثبت شدهاند.
این چهرهها در بیست سال گذشته حکومتهایی را ساختند که عملاً به نفع اشغالگران غربی کار میکرد و سیاستهای شوم آنان را بدون چونوچرا اجرا مینمود.
در تمام این مدت، بهجای آنکه بر استقلال کشور تأکید کنند، با امضای توافقنامههای تحقیرآمیز، پایگاههای نظامی بیگانه را در قلب افغانستان تأسیس کردند و برای تأمین منافع شخصیشان، وجبوجب خاکشان را فروختند.
در زمان حاکمیت آنان، افغانستان در صدر فاسدترین کشورهای جهان قرار داشت و از پول کمکهای خارجی گرفته تا قراردادهای بازسازی، همهچیز طعمۀ حلقات مافیاییشان گردید.
در طول حاکمیت این چهرهها، هزاران مرد و زن، پیر و جوان و حتی کودکان شیرخوار افغان، قربانی حملات هوایی نیروهای اشغالگر امریکایی شدند. در مقابل اما، هیچگاهی صدایی از جانب این افراد ـ در حالیکه خود را نمایندۀ ملت میخواندند ـ در برابر این جنایات بلند نشد.
امروز نیز این افراد، بهجای آنکه صدای مردم مظلوم افغانستان باشند، در مجامع جهانی از تحریمها و قطع کمکهایی که در واقع به نفع ملت افغانستان است، دفاع میکنند و بیشتر از آن، خواهان انزوای این سرزمیناند.
حتی پس از سقوط نظام جمهوریت، بهجای بازگشت به کشور و همدردی با مردمی که سالها از بیکفایتی آنها زخم خورده بودند، راه فرار در پیش گرفتند و به دامان همان کشورهایی پناه بردند که سالها از اشغال افغانستان حمایت کرده بودند.
امروز در کاخهای شیشهای اروپا و امریکا نشسته، با وقاحت از «غمخواری ملت» سخن میگویند؛ در حالیکه در دوران حاکمیتشان، نه خبری از عدالت بود و نه صدای مردم شنیده میشد.
بهراستی، چگونه میتوان کسانی را نمایندۀ مردم دانست که حتی زبان، پوشش، زندگی و فکرشان هیچ شباهتی با مردم این دیار ندارد؟ آنها امروز از هزاران کیلومتر دورتر، در حالیکه با پول ملت زندگی مرفه دارند، برای مردم افغانستان نسخه میپیچند و خود را دلسوز مردم جا میزنند؛ در حالیکه همین مردم بارها با سکوت، بیاعتنایی و حتی تمسخر به پیامهای آنها پاسخ دادهاند.
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.