عبدالمجید دوستی

تأمین امنیت در سراسر کشور

انسان‌ها به‌عنوان یک مجموعهٔ بزرگ و متراکم نیازمند زیست اجتماعی و زندگی گروهی هستند و با مشارکت عمومی به تحقق معانی گسترده‌ی شهر و کشور می‌پردازند. اینکه با همدیگر و در کنارهم به زندگی مشترک و یکجا ادامه می‌دهند و مسالمت‌آمیزانه به پیش می‌روند، یعنی نزدیک‌‌ترشدن به همدیگر را ترجیح می‌دهند و بودن در کنار همدیگر را اولویت می‌بخشند. وجود یا به‌وجودآوردن یک فضای مطمئن توأم با امنیت برای چنین مجموعهٔ پرجمعیت لازمهٔ تداوم چرخهٔ حیات است. در این میان، گه‌گاهی یا غالب اوقات پیش می‌آید که فرد یا گروهی اقدام به سوءاستفاده از ساده‌دلی مردم می‌کنند و با ایجاد ترس، رعب و وحشت به اخاذی، سرقت و زورگویی می‌پردازند. به همین قدر هم اکتفا نمی‌کنند و در به‌سرانجام‌رساندن این اعمال ناشایست از ارتکاب هیچ کاری فروگذار نمی‌شوند. اما آنچه در این میان حایز اهمیت است، واردشدن ضربهٔ سنگین به پیکرهٔ اهالی اجتماع و جامعه و ازبین‌رفتن حس آرامش و آسایش فردی و گروهی است.
چنین اتفاقات دل‌خراش و آسیب‌زا در نبود یک حاکمیت مقتدر و قوی رخ می‌دهد؛ حکومتی که در تمام نقاط حوزهٔ استحفاظی خود کنترل فوق‌العاده ندارد. در چنین فضای بی‌پرس‌وجو و بدون محکوم‌شدن مجرمان، چپاول‌گران و سوءاستفاده‌جویان بیشتر جرئت پیدا می‌کنند که دست به جرم و جنایت بزنند و عرصهٔ را برای مردم تنگ‌تر و محدودتر کنند.
حوادث و اخبار ناگوار از چنین واقعاتی که در دوران بیست سال گذشته در آسمان افغانستان تیرگی و سیاهی ایجاد کرده بود، علت اصلی‌اش نبود امنیت و مصونیت بود‌. نه قدرت حاکم اختیار تام در کنترل اوضاع داشت نه در مسئولان همتی در راستای رفع این مشکل فراگیر دیده می‌شد. از همین رهگذر بود که مشکل‌تراشان و خدانترسان رحمی به حال مردم ستم‌دیده نمی‌کردند و در مناطق دوردست‌تر و کم‌ترددتر بیشتر به دزدی و سرقت می‌پرداختند و در شاه‌راه‌های مواصلاتی دست به راه‌زنی می‌زدند، و در صورت مشاهدهٔ مقاومت از سوی کسی یا مظلومی، از کشتن، مجروح‌کردن افراد و دریدن پردهٔ عفت ناموس مردم ابا نمی‌کردند. از سویی، نه اداره‌ای پاسخگو بود نه تلاش‌ها و پیگیری‌ها به جایی می‌رسید و پایان خوش داشت. حال و روز گذشتهٔ نچندان دور افغانستان قبل از امارت اسلامی این‌چنین بود. مردم افغانستان از این نعمت ارزنده در طی سالیان متمادی محروم بودند و برعکس از همین ناحیه مشکلات و دغدغه‌های فراوانی را به جان خریدند و با مال و پول‌شان تاوانش را پس دادند.
امنیت یکی از اولویت‌های مهم یک جامعهٔ منظم و مترقی است؛ چنانکه خداوند در قرآن‌کریم فرموده است: «الذي أطعمهم من الجوع وآمنهم من الخوف؛ آن که خوراک داد ایشان را در گرسنگی و ایمن ساخت ایشان را از ترس و [ناامنی].» (قریش: ۴)
در جایی دیگر فرموده است: «وَ ضَرَبَ اَللّٰهُ مَثَلاً قَرْيَةً كٰانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهٰا رِزْقُهٰا رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكٰانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اَللّٰهِ فَأَذٰاقَهَا اَللّٰهُ لِبٰاسَ اَلْجُوعِ وَ اَلْخَوْفِ بِمٰا كٰانُوا يَصْنَعُونَ؛ و الله (اهالی) شهری را مثال زد که در آرامش و امنیت بودند و روزی فراوانی به آنان می‌رسید؛ پس ناسپاسی نعمت‌های الله را کردند و بدین‌ترتیب، الله به سزای کردارشان طعم گرسنگی و ترس را به آنان چشاند.» (نحل: ۱۱۲)
در این آیات نقش امنیت در جامعه کلیدی و حساس مطرح شده است. درحقیقت ساختار اولیهٔ یک جامعه در پرتو موجودیت و حاکمیت امنیت سراسری شکل می‌گیرد. نبود امنیت در جامعه بیانگر نقص کلی و شکاف عمیق در بدنهٔ جامعه است. هرگز مجتمعی بدون امنیت ساخته نمی‌شود.
در این اواخر زیر پرچم امارت اسلامی در تمام نقاط کشور امنیت کاملاً تأمین شده است و هرگونهٔ مشکل امنیتی و وحشت‌اندازی‌های بزدلانه مهار شده است؛ زیرا نخستین و بزرگ‌ترین دستاورد امارت اسلامی فراهم‌آوردن امنیت در کل کشور بود. مردم هرگز با خودشان نمی‌اندیشیدند که از دام این مشکلات امنیتی و مظلوم‌واقع‌شدن به این زودی‌ها رهایی یابند و شب تیره‌شان با صبح امید و آرزو روشن شود.
امارت اسلامی این تمنا را به حقیقت مبدل کرد و این ابر سیاه را از آسمان افغانستان پراکند نمود.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version