بخش ششم

نویسنده: اسماعیل یعقوبی

زمانی‌که حکومت دست‌نشانده اتحاد شوروی سابق از هم پاشید و جنگ‌سالارانی که از نام جهاد سوءاستفاده نموده بودند، وارد کابل شدند، شهر کابل و دیگر ولایات همجوار، بخاطر جور نیامدن جنگ‌سالاران بر سر سهمیه در حکومت جدید، شاهد جنگ‌ها و جنایات فراموش‌نشدنی بود.

در آن زمان، هر یک از جنگ‌سالاران برای جذب مردم در اطراف خود، احزاب و گروه‌هایی تحت نام‌های متفاوت راه‌اندازی نموده و خود را نماینده مردم افغانستان معرفی کردند.

بدون شک، هرگاه به زندگی جنگ‌سالاران افغان نگاهی هرچند کوتاه بیاندازیم، درمی‌یابیم که کارنامه ننگین هیچ یک از آن‌ها، خالی از ظلم و جنایات دوران جنگ‌های داخلی نبوده و هرکدام‌شان به نحوی در این جنایات نابخشودنی سهم قابل توجهی دارند.

در این میان، دوستم نیز از این قاعده استثنا نبوده، بلکه در رأس چهره‌های منفوری قرار دارد که مرتکب جنایات هولناکی در افغانستان شدند؛ جنایاتی که تنها دلیل به وقوع پیوستن آن‌ها، تامین منافع شخصی و حزبی این افراد بود و بس.

دوستم در اوایل دهۀ ۱۹۹۰، در پیروی از دیگر جنگ‌سالاران، حزب سیاسی جنبش ملی اسلامی افغانستان را تأسیس کرد؛ جنبشی که بعدها تحت بیرق آن به خون و خون‌ریزی در کابل و به‌خصوص ولایات شمالی پرداخت و برای حفظ قدرت خود، خون‌های زیادی ریخت.

سازمان نظارت بر حقوق بشر در گزارشی در ماه جون سال 2002 میلادی نوشت که رقابت میان نیروهای جنبش وفادار به دوستم و نیروهای حزب جمعیت اسلامی وابسته به عطامحمد نور باعث گردید تا خلاء امنیتی به وجود آید.

چیزی که، به اساس این گزارش، راه را برای حمله‌های مسلحانه بر مدد رسانان بین‌المللی و غیرنظامیان، تجاوز جنسی، سربازگیری اجباری، بازداشت خودسرانه، بدرفتاری و چپاولگری در شمال افغانستان به گونه بی‌پیشینه‌ای افزایش داد.

دوستم برخلاف دیگر جنگ‌سالاران موقف مشخصی نداشت و هرکجا و نزد هر حزب دیگری منفعت خویش را می‌یافت، پس با آن ائتلاف بسته و علیه دیگری وارد جنگ می‌شد. به همین دلیل، اگرچه در یک دوره علیه عطامحمد نور وارد جنگ شده بود، در برهه‌ای دیگر با حدود ۴ تا ۵ هزار سرباز، همراه با احمدشاه مسعود علیه گلبدین حکمتیار می‌جنگید.

دوستم در جریان جنگ‌های داخلی نوعی اداره نیمه‌مستقل را در نه ولایت شمال افغانستان – از بدخشان گرفته تا بادغیس – ایجاد کرد و در آن‌ها واحد پولی خود را چاپ می‌کرد که به نام «پول جنبشی» مشهور بود.

علی‌رغم این‌که یکایک جنگ‌سالاران تلاش‌های بی‌شماری در راستای شستن دست‌های خود از خون بیگناهانی که در دوره تاریک جنگ‌های کابل ریخته بودند، نمودند؛ اما افرادی چون دوستم هنوز هم در اذهان عامه ملت، یکی از مسببین اصلی این نبردهای خونین بود؛ نبردهایی که جان بیش از ۵۰,۰۰۰ غیرنظامی را گرفت، ده‌ها هزار مجروح برجای گذاشت و میلیون‌ها نفر را آواره ساخت.

تاریخ افغانستان بزرگ‌ترین گواه است بر این‌که دوستم، همچون دیگر جنگ‌سالاران، جز خون‌ریزی، ویرانی و آواره‌گی برای مردم رنج‌دیده این دیار، چیزی به‌جا نگذاشت؛ کارنامه‌ای که پر از خیانت‌ها و معامله‌هایی است که تنها برای حفظ قدرت شخصی‌اش انجام شد، نه برای سعادت و آرامش ملت.

امروز نیز نام دوستم در ذهن مردم با جنایت‌های جنگ‌های داخلی گره خورده است؛ مردمی که قربانی اصلی آن دوران بودند، هیچ‌گاه فراموش نخواهند کرد که جاه‌طلبی و خودخواهی جنگ‌سالاران چگونه آینده‌شان را تباه کرد.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version